واگذاشته

لغت نامه دهخدا

واگذاشته. [ گ ُ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) متروک. رها شده. ول شده. || مفوض. تسلیم شده. سپرده شده. تحویل شده.

فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱ - تسلیم کرده. ۲ - ترک کرده. ۳ - حواله کردنه بعهد. کسی انداخته.
متروک. رها شده. ول شده

جمله سازی با واگذاشته

💡 اما شیشوان و سایر جاها که بملک قاسم میرزا واگذاشته ایم باید حکما باو برسد؛ صدای او بیرون نیاید.