نجم الدین

نجم‌الدین یکی از نام‌های زیبا و پرمعنا در زبان عربی است که به ویژه در میان مردان محبوبیت دارد. این نام به معنای کسی است که در دین و ایمان خود مانند ستاره‌ای درخشان می‌درخشد. انتخاب این نام می‌تواند نمادی از شخصیت و رفتار فرد باشد، به گونه‌ای که او در زندگی خود به اصول دینی پایبند باشد و در مسیر درست گام بردارد. این نام نه تنها زیبایی خاصی دارد، بلکه می‌تواند نمایانگر ویژگی‌های مثبت و اخلاقی فرد نیز باشد. در فرهنگ‌های مختلف، نام‌ها معمولاً بار معنایی عمیقی دارند و نجم‌الدین نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین، افرادی که این نام را دارند، می‌توانند به آن افتخار کنند و همواره در زندگی خود به معنای آن توجه نمایند.

لغت نامه دهخدا

نجم الدین. [ ن َ مُدْ دی ] ( اِخ ) احمدبن ابوبکر محمد نخجوانی. وی شارح اشارات و قانون ابن سیناست. جز این از حال وی اطلاعی نیست. رجوع به ریحانةالادب ج 4 ص 168 و روضات الجنات ص 77 شود.
نجم الدین. [ ن َ مُدْ دی ] ( اِخ ) احمدبن علی بن الرفعه. وی بر کتاب الوسیط غزالی شرحی نوشته است در 60 مجلد بنام المطلب. رجوع به غزالی نامه ص 234 شود.
نجم الدین. [ ن َ مُدْ دی ] ( اِخ ) حسن کرمانی. رجوع به نجم حسن شود.
نجم الدین. [ ن َ مُدْ دی ] ( اِخ ) ( شیخ... )حسن دهلوی. عارف و شاعر پارسی گوی هندی است. اصل وی را از سیستان دانسته اند. به سال 651 هَ. ق. تولد یافت و در هشتادوهفت سالگی به سال 735 درگذشت. با امیرخسرو دهلوی معاصر و از مریدان و برکشیدگان شاه نظام اولیاست. وی به اشعار سعدی توجه خاصی داشته و این اثربه وضوح در دیوانش دیده میشود. اشعار نجم الدین حسن در بین پارسی گویان هند رواج فراوانی دارد، او راست.

فرهنگ فارسی

یعقوب بن صابر بغدادی مکنی به ابو یوسف و معروف به ابن صبار منجنیقی از شعرای معروف عرب است

فرهنگ اسم ها

اسم: نجم الدین (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی، کهکشانی) (تلفظ: najmoddin) (فارسی: نَجم‌الدين) (انگلیسی: najmoddin)
معنی: آن که چون ستاره ای در دین می درخشد، ستاره دین، آن که در دینداری و آگاهی به اصول و فروع دین چون ستاره ای درخشان و نمایان است، ( اَعلام ) ) نَجم الدین دایه ( = نجم الدین رازی )، ابوبکر عبدالله ابن محمّد رازی: [قرن هجری] عارف و شاعر ایرانی، که از ری به آسیای صغیر و سپس به بغداد رفت، از اثرهای اوست: مِرصادالعباد، عشق و عقل و بَحرالحقایق، در تفسیر قرآن، ) نَجم الدین ایوب ( = ملک صالح ): سلطان ایوبی مصر، شام و فلسطین [، قمری]، که پس از وی لشکر ممالیک او باعث سقوط دولت ایوبیان و بنیانگذار سلسله ی ممالیک بحری شد، ) نَجم الدین کبرا ( = احمدابن عمر ): [قرن و هجری] عارف و صوفی ایرانی، از مردم خوارزم، بنیانگذار طریقت معروف به کبَرویّه، مرشد و مربی برخی از نامداران ( مانند نجم الدین دایه، بهاءالدین ولد و عطار )، مؤلف آداب المریدین، سکینة الصالحین و بسیاری اثرهای دیگر، که غالباً چاپ شده است، در حمله ی مهاجمان مغول کشته شد، نام عارف بزرگ و نامدار قرن هفتم، نجم الدین رازی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] نجم الدین (ابهام زدایی). نجم الدین ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • نجم الدین کبری، از صوفیان ایرانی و از درخشان ترین چهره های عرفان اسلامی شیعی سده های ششم و هفتم هجری قمری• نجم الدین رازی، از اصحاب و مریدان شیخ نجم الدین کبری و از چهره های تأثیرگذار و مطرح در تاریخ تصوف و عرفان در ایران و جهان اسلام• نجم الدین گوتسویی، از علما، ادبا و مشایخ مبارز داغستان در قرن چهاردهم هجری/ بیستم میلادی• نجم الدین ابن صوفی، اِبْن ِ صوفی، نجم الدین ابوالحسن علی بن ابوالغنائم محمد (ح ۳۹۰- ح ۴۶۰ق /۱۰۰۰- ۱۰۶۸م )، نسب شناس شیعی• نجم الدین احمد بن محمد، جمال الدین ابوالعباس احمد بن محمد (۶۵۵ -۱۶ ربیع الاول ۷۲۳ق / ۱۲۵۷- ۲۵ مارس ۱۳۲۳م )، قاضی القضاة دمشق، قاضی عسکر، فقیه، محدث و ادیب • نجم الدین جعفر بن محمد بن نما حلی، از علما و محدثین قرن هفتم هجری قمری• نجم الدین یوسف بن احمد ثلایی، ثُلایی، نجم الدین یوسف بن احمدبن عثمان (د جمادی الآخر ۸۳۲/ مارس ۱۴۲۹)، فقیه و مفسر زیدی یمنی• نجم الدین مروجی طبسی، نجم الدین مروجی طبسی از علما و محققین معاصر

جملاتی از کلمه نجم الدین

گفت نی در پیش نجم الدین سبب کز درونم خون برآمد تا بلب
گر شوی تو همچو نجم الدین ما از تو گیرد عالمی نور و صفا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم