کرکره

کرکره یک سازه یا پوشش است که برای پنجره‌ها، درها یا مغازه‌ها استفاده می‌شود تا از ورود نور، سرما، گرما یا افراد ناخواسته جلوگیری کند. آن‌ها از جنس فلز، پلاستیک یا چوب ساخته می‌شوند و به صورت تیغه‌های افقی یا عمودی کنار هم قرار گرفته‌اند. این تیغه‌ها می‌توانند جمع یا باز شوند و به وسیله یک مکانیزم ساده بالا و پایین بروند.

انواع 

کرکره‌ها انواع مختلفی دارند، از جمله نوع دستی که با بند یا دسته کشیده می‌شوند و کرکره‌های برقی که با موتور و کنترل از راه دور کار می‌کنند. این سازه‌ها برای مغازه‌ها از جنس فلز ساخته می‌شوند تا امنیت بیشتری فراهم کنند، در حالی که برای پنجره ممکن است از مواد سبک‌تر و زیباتر درست شوند. همچنین، انواع ضدسرقت و عایق‌بندی شده نیز در بازار موجود است.

کاربردها و مزایای

کرکره‌ها علاوه بر کنترل نور و تهویه، به افزایش امنیت ساختمان‌ها کمک می‌کنند و مانع ورود دزدان یا حیوانات موذی می‌شوند. همچنین، استفاده از آن می‌تواند به کاهش مصرف انرژی با جلوگیری از نفوذ سرما یا گرما کمک کند. نصب آسان و دوام بالا از دیگر مزایای آن به شمار می‌رود.

لغت نامه دهخدا

( کرکرة ) کرکرة. [ ک َ ک َ رَ ] ( ع مص ) بارها برگردانیدن کسی را و چندین بار عود دادن. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || کوفتن دانه را و شکستن آن را و پاک کردن. || خندیدن.( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || برگردانیدن باد ابر را. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و گفته اند: کرکر فلان؛ ای ضحک و انهزم. ( از اقرب الموارد ). || قرقره کردن در خنده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || بانگ کردن ماکیان را. || فراهم آوردن چیزی را. ( از ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || دور کردن. ( منتهی الارب ). دور کردن و رد کردن. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || بند نمودن. ( منتهی الارب ). حبس نمودن. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). بند کردن. ( ناظم الاطباء ). || گردانیدن آسیا را. ( ناظم الاطباء )( از اقرب الموارد ). آسیا گردانیدن. ( منتهی الارب ).
کرکرة. [ ک ِ ک ِ رَ ] ( ع اِ ) پنجم سپل شتر و آن گردی سخت میان سینه اوست یا سینه هر ستور ذی خف. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رحی زور شتر و گفته اند سینه هر ذی خف. ( از اقرب الموارد ). || گروهی از مردم. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
کرکره. [ ک ِ ک ِ رِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بهی بخش بوکان شهرستان مهاباد. کوهستانی و معتدل است و 135 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ معین

(کِ کِ رِ ) (اِ. ) نوعی پرده که از تخته یا کائوچو باریک و بلند درست می کنند و پشت در و پنجره برای جریان هوا و جلوگیری از آفتاب گذارند.

فرهنگ عمید

نوعی پرده که از قطعه های یک اندازه درست شده و به وسیلۀ ریسمانی جمع می شود، بادگانه.
کوبیدن و بلغور کردن دانه هایی مانندِ ماش و باقلا در زیر دستاس.

فرهنگ فارسی

( اسم ) قسمی پرد. چوبی که از تخته های نازک و دراز سازند و برابر پنجره و در برای جلوگیر ی از نفوذ اشع. خورشید آویزند.
پنجم سپل شتر و آن گردی سخت میان سینه اوست یا سینه هر ستور ذی خف

دانشنامه عمومی

کرکره (نرم تنان). کرکره ( clausilium ) ساختاری آهکی در بدن یک گروه از شکم پایان شش دار خشکی زی است که خانواده حلزون های کرکره دار Clausiliidae را تشکیل می دهند. این حلزون ها به وسیله انتهای پهن و گسترده کرکره دهانه گشودگی صدف خود را می بندند و به این طریق از بخش های نرم بدن خود در برابر جانوران شکارچی ازجمله لارو سوسک های گوشت خوار حفاظت می کنند. 
انتهای باریک کرکره در یک شیار می لغزد. این شیار توسط چین های مارپیچی در سطح داخلی صدف در پیرامون ستونک ها columella پدید آمده است. این شیار طولانی است و ماهیچه هایی که کرکره را کنترل می کنند نیز طولانی هستند و این امر باعث می شود که جانور بتواند کرکره را به طور کامل به درون صدف بکشد. کارکرد ساختار کرکره ای این حلزون ها یادآور شیوه کارکرد درهای کرکره ای خودکار گاراژها است. 
شکل کرکره در هر سرده تفاوت هایی دارد. برخی کرکره ها زبان مانند، برخی قاشق مانند، و برخی کاردک مانند هستند.

ویکی واژه

saracinesca
نوعی پرده که از تخته یا کائوچو باریک و بلند درست می‌کنند و پشت در و پنجره برای جریان هوا و جلوگیری از آفتاب گذارند.

جملاتی از کلمه کرکره

طراحان آگاه بودند که برج های ضدهوایی به راحتی پس از جنگ برداشته نمی شوند، به همین دلیل یک روکش از برج ها به سبک کلاسیک برنامه ریزی شده بود. بنابراین آنها باید مانند قلعه های باستانی در منظره شهر ادغام شوند. فقط به همین دلیل بود که روزنه های پنجره با کرکره های فولادی قابل قفل شدن نصب شد، که در طول جنگ نقاط ضعف بودند.