گریوه نورد

فرهنگ عمید

آن که به چابکی و تندی از گریوه عبور کند.

فرهنگ فارسی

(صفت ) آنکه از گریوه بسهولت عبور کند: شد بر آن اشقر گیوه نورد کز شتابش ندید گردون گرد. ( نظامی )

جمله سازی با گریوه نورد

شه بر آن اشقر گریوه نورد کز شتابش ندید گردون گرد