گردن نهاده

در این شعر از مجیرالدین بیلقانی (محکوم گشته نه فلک و هشت جنتش گردن نهاده شش جهت و هفت اخترش) شاعر به توصیف قدرت و عظمت خداوند و تأثیر آن بر جهان هستی می‌پردازد.

عبارت (محکوم گشته نه فلک) به این معناست که آسمان و تمامی موجودات آن تحت سلطه و فرمان خداوند هستند. (هشت جنتش) اشاره به بهشت‌ها و نعمت‌های الهی دارد که به نوعی به صفات و رحمت‌های خداوند اشاره می‌کند.

عبارت (گردن نهاده) به معنای تسلیم و اطاعت است. در اینجا، شاعر به تصویر می‌کشد که تمامی جهات و موجودات در برابر اراده و قدرت خداوند تسلیم شده‌اند. 0شش جهت و هفت اخترش) نیز به ابعاد مختلف جهان و ستاره‌ها اشاره دارد، که همگی تحت تأثیر و کنترل خداوند قرار دارند.

این شعر نشان‌دهنده یگانگی و عظمت خداوند و تسلیم تمامی موجودات در برابر اوست.

لغت نامه دهخدا

گردن نهاده. [ گ َ دَ ن َ / ن ِ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) مطیع. منقاد. فرمانبردار. و رجوع به گردن نهادن شود.

فرهنگ فارسی

مطیع فرمانبردار منقاد.

جملاتی از کلمه گردن نهاده

زبان از سپاس این سرافرازی لال است و دل از پاس این خسروانی نواخت لابه اندیش و پوزش سگال، مرده بودم زنده شدم و آزاد بودم بنده، چون نامه رستگاری و نوشته آموزگاری زیب کلاه سربلندی ساخته، لاف پرچمه شیخی را بر نزدیک و دور خواهم خواند و سرافرازی آن جهانی را با خود به گور خواهم برد. اینکه فرمان و خرسندی یغما را تن داده اند و گردن نهاده کاری در خور و سزاست و شماری شایان و روا.

خورشید در کمند تو گردن نهاده است گویا کمند پر خم شاه معظمی
سپهر قدرا، گردون هر آنچه حکم کنی بر آستان تو گردن نهاده بفرستد