کار رفته

لغت نامه دهخدا

کاررفته. [ کارْ، رَ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) ازکاررفته، چون دست کاررفته. ( آنندراج ):
بر دست کاررفته نباشد گرفت و گیر
چون بهله دست در کمر یار میکنم.صائب ( ازآنندراج ).روزی که بهله را به کمر آشناکنی
از دست کاررفته ما بی خبر مباش.صائب ( ازآنندراج ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) بکار پرداخته کار کرده: [ روزی که بهله را بکمر آشنا کنی از دست کار رفت. ما بی خبر مباش ]. ( صائب )

جمله سازی با کار رفته

💡 عمده مصالح به کار رفته در این بنا شامل خاک، خشت، گچ، آهک، چوب، آجر و سنگ و به ویژه ملات ساروج است.

💡 جاوید مان و دل مکن از کار رفته تنگ کو در جوار رحمت رحمان نشسته است

💡 •    بررسی میزان تاثیر گذاری درمان های به کار رفته برای بیماری های قلبی مشخص

💡 دست ز کار رفته ارباب حیرت است برگ فتاده ای که ثمرها در او گم است

💡 حیرت علاقه دو جهان را ز من برید دست ز کار رفته به شمشیر بوده است

قرین رحمت یعنی چه؟
قرین رحمت یعنی چه؟
کص یعنی چه؟
کص یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز