پهنک
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( اسم ) قسمت پهن برگ
بهندی قنب است
فرهنگستان زبان و ادب
{palm , palm of anchor} [حمل ونقل دریایی] قسمت پهن و صاف پنجۀ لنگر
دانشنامه آزاد فارسی
بخش پهن برگ در دو طرف رگبرگ میانی گیاهان گل دار (نهاندانگان). پهنک عموماً نازک و مسطح، و معمولاً نخستین اندام فتوسنتز است. پهنک شبکه ای از رگبرگ ها برای هدایت آب و مواد غذایی دارد. در بیشتر مواقع، پهنک به ساختار نازک و پهن ریسۀ بسیاری از علف های دریایی نیز اطلاق می شود.
جمله سازی با پهنک
پهنک سطح تماس برگ و محیط را زیاد میکند. پهنک به علت نازک بودن دو نقش فتوسنتز و تعرق را به خوبی انجام میدهد. برگ هر گیاه معمولاً ویژگیهای ظاهری خاص خود را دارا است. این ویژگی در درجه اول مربوط به خصوصیات ارثی گیاه و در درجه دوم مربوط به عوامل محیطی مانند نور، رطوبت و دما است.
رشد متفاوت و غیر منظم بخشهای مختلف پهنک، در برگهای گیاهان مختلف سبب اشکال متفاوت آنها میشود. بهطور کلی برگها را بر حسب وضع پهنک به دو دسته بزرگ تقسیم میکنند.
نارون، درخت یا درختچهای است که پوست آن در وهلهٔ اول صاف است و پس از مدتی، پوست درخت رگه رگه میشود. (رگه طولی) شاخههای آن پوشیده از برگهای متناوب بیضی و دارای دمبرگ است. پهنک برگ آن قرینه نیست و دندانههای زیادی دارد. میوهٔ آن پس از خشک شدن به سرعت از غلاف خود بیرون نمیآید.
پهنک برگهای ساده ممکن است کامل بوده، یا به حاشیه به علت بریدگیها یا فرورفتگیها اشکال مختلف پیدا کند. انواع برگهای ساده را از روی پهنک و کناره آنها که دارای دندانه یا کنگرهاست و همچنین بر حسب نوع و عمق بریدگی حاشیه که سطحی است یا کم و بیش به رگبرگ و سطحی میرسد نامگذاری میکنند.
در گیاهان آوندی، برگها زوائد جانبی ساقهاند که از مریستم انتهایی نوک ساقه پدید میآیند. بیشتر برگها اندامهای پهن و سبز رنگی هستند که با نظم و ترتیب ویژهای بر روی ساقه گیاهان قرار دارند. برگ از پهنک و دمبرگ و نیام تشکیل شدهاست و به رگههای آن رگبرگ میگویند.
برگ گیاهان تکلپهای از دو بخش پهنک و نیام تشکیل شدهاست. گسترش رگبرگ قسمت اعظم آنها موازی است. در محل اتّصال نیام به پهنک زبانک وجود دارد. در بعضی گونههای غلات در محل اتّصال پهنک به نیام یک جفت گوشواره وجود دارد.