پای خار

لغت نامه دهخدا

پای خار. ( اِ مرکب ) سنگ پا. نُسفه. نشفه. ( منتهی الارب ). و آن سنگی باشد سیاه و متخلخل که بدان شوخ کف پای سترند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- سنگی باشد که چرک پاراپاک کند سنگ پا قیشور. ۲ - هر چیز که چرک پا را بسترد.
سنگ پا نسفه

جمله سازی با پای خار

آنکه نتوانستی اش در پای خار دید اینک بین به زنجیرش فگار
درین میانه بدست کسی دهد دولت گل وصال که در پای خار من دارد
گل از خجالت رویش میان صحن چمن بریخت دردم و در دست و پای خار افتاد
ز بویت شش جهت گلدسته بند است به پای خار و گل جان می‌توان داد
دل فسرده نه دستی ز کار و بار کشید که در ره تو تواند ز پای خار کشید
به پای خار مغیلان به دست بند ستم ز فرق تا قدم از تازیانه نیلی فام
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کون کردن یعنی چه؟
کون کردن یعنی چه؟
ورژن یعنی چه؟
ورژن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز