زیرانداز

لغت نامه دهخدا

زیرانداز. [ اَ ] ( اِ مرکب ) هر پارچه ای که در زیر پای گسترانند و نهالی و توشک. ( ناظم الاطباء ). فرش. مقابل روانداز. ( از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ): زیراندازش زمین است و رواندازش آسمان. ( یادداشت ایضاً ). || فرشی است که زیر قلیان گذارند. ( آنندراج ). پارچه ای که در زیر غلیان گسترانند. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(اَ ) (اِ. ) تشک.

فرهنگ عمید

زیرافکن، تشک، نهالی، فرش، آنچه هنگام خوابیدن زیر خود می اندازند.

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) آنچه که به هنگام خواب به زیر اندازند تشک نهالی مقابل روانداز.

ویکی واژه

تشک.

جمله سازی با زیرانداز

💡 از صنایع دستی منحصر به فرد و شاخص عشایر سنگسری می‌توان به چنگوم، پلاس و … اشاره کرد. چنگوم نوعی آویز مخصوص زنان و پلاس نوعی زیرانداز رنگارنگ است. چرمینه و دوخت چرم، کار با چوب، ساخت قفل و کلیدهای چوبی، کار با مس قلمکاری و قلمزنی، آهنگری و سفال و سوزن دوزی از دیگر صنایع دستی ایل سنگسری است.

💡 به گفته فضل الله فرخ، مسول وقت ستاد اقامه نماز جمعه تهران، بمب به صورت زیرانداز وارد محوطه شده بوده است.

💡 این نوع کار با عبور دادن پود از تار و پیچاندن نخ خامه به دور نخ‌های تار شکل می‌گیرد. نوعی زیرانداز یک رو و بدون پرز و چیزی بین گلیم و قالی است؛ از این لحاظ که در آن گره به‌کار نمی‌رود شبیه گلیم و از لحاظ نقش و طرح‌آن شبیه به قالی است. وسایل مورد نیاز برای این نوع بافت، شانه، پود اصلی، دفتین، دار و … است.