سایه افکن
فرهنگستان زبان و ادب
جمله سازی با سایه افکن
نشد ظلمت به نوعی سایه افکن که بشناسد کسی از دوست، دشمن
مگر نهال تو در باغ سایه افکن شد؟ که سرو رخنه دیوار باغ می جوید
چون همایی سایه افکن بر سرای ما شبی تا ز خورشید رخت روشن شود ایوان عشق
بیا چون ابر بر ما سایه افکن به احسان بشکفان پژمرده گلشن
از بلندی، طاق ایوان فلک بنیاد تو سایه افکن گشته چون مد الف بر آفتاب