ماءالحیات

لغت نامه دهخدا

ماءالحیات. [ ئُل ْ ح َ ] ( ع اِ مرکب ) ماءالحیوة. شرابی که در آن انواع ادویه حار چون دارچینی و فلفل و جز آن بکار برند و آن نهایت مست کننده بود. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). قسمی شراب که در آن سیب و گلابی و ادویه حاره چون بیخ جوز و زنجبیل و دارچین کنند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || آب زندگانی. منکو. || نام دارویی. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به ماءالحیوة شود.

جمله سازی با ماءالحیات

کرده ز آب خضر شربت ماءالحیات داده به چوب کلیم خاصیت اژدها
دل مرنجان به درد دوست کمال فهو ماءالحیات فیه شفا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال کارت فال کارت فال امروز فال امروز فال شمع فال شمع