لاولد

لغت نامه دهخدا

لاولد. [ وَ ل َ ] ( ع ص مرکب ) ( از: لا به معنی نه + وَلد به معنی فرزند ) بی فرزند. بی اولاد. بی بچه.

فرهنگ فارسی

بی فرزند بی بچه. لاولم.نه ونه: وزتو جواب بنده به لا ونعم شود زان پس که داد چرخ جوابش به لاولم. ( مسعود سعد )
بی فروند بی اولاد بی بچه

جمله سازی با لاولد

به روزش آسمان صد ره حسد برد دریغا کان چنان کس لاولد مرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
وارونه
وارونه
قمبل
قمبل
کپه اقلی
کپه اقلی
فمبوی
فمبوی