عتقاء

لغت نامه دهخدا

عتقاء. [ ع ُ ت َ ] ( ع ص، اِ ) ج ِ عَتیق. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به عتیق شود.

جمله سازی با عتقاء

💡 در حدیث صحیح میآید که: جمعی را از دوزخ بیرون آرند چون انگشت سوخته و ایشان را بنهر الحیات فرو برند گوشت و پوست بریشان بروید و از آنجا بر آیند رویهای ایشان چون ماه شب چهارده بر پیشانی ایشان نبشته که «هولا عتقاء الله من النار».