عبدالعظیم حسنی، معروف به شاه عبدالعظیم، از نسل امام دوم شیعیان، حسن بن علی، به شمار میآید و در شهر ری، در حرم شاه عبدالعظیم به خاک سپرده شده است. کنیههای او ابوالقاسم و ابوالفتح هستند. ایشان، از نسل حسن بن علی و یکی از شخصیتهای برجسته مکتب هادی به شمار میرفت. ابوحمّاد رازی نقل کرده است که هادی از او خواسته بود هر سوالی در زمینههای مختلف پیش آید، از عبدالعظیم حسنی بپرسد. در حدیث مفصلی که در کتاب امالی صدوق آمده، ایشان نظرات خود در مسائل دینی را به هادی ارائه داد و مورد تأیید او قرار گرفت. به دلیل فشارهای حکومت عباسی به ری فرار کرد و در خانه یکی از شیعیان ساکن شد و شب و روز را به زهد و عبادت گذراند تا اینکه پس از چند روز به علت بیماری درگذشت. شیعیان ری با شکوهی خاص، مراسم تشییع جنازهاش را برگزار کردند و مقبرهای بزرگ برای او ساختند. حسنی در روز پنجشنبه، چهارم ربیعالثانی سال ۱۷۳ هجری قمری (معادل ۱۳ شهریور ۱۶۸ خورشیدی و ۷۸۹ میلادی)، در دوران پیشوایی هفتم شیعیان، موسی کاظم، در شهر مدینه به دنیا آمد. پدرش عبدالله و مادرش فاطمه یا حیفا نام داشتند. همسر او خدیجه، دختر قاسم بن حسن بن زید بن حسن مجتبی بود که پسرعموی پدرش به شمار میرود و در تجریش تهران به نام امامزاده قاسم مدفون است. وی به فرمان علی النقی به شهر ری میرود و در سرداب یکی از شیعیان آنجا به زندگی مخفیانه میپردازد. او در طول روز روزه میگرفت و شبها به نماز میایستاد. گاهی به طور پنهانی از خانه خارج میشد و قبری را که اکنون در مقابل آرامگاهش قرار دارد، زیارت میکرد. پس از مدتی، او بیمار میشود و در روز سهشنبه پانزدهم شوال سال ۲۵۲ قمری (۱۱ آبان ۲۴۵ خورشیدی، ۸۶۶ میلادی) در زمان پیشوای دهم شیعیان، علی النقی (در دوران خلافت عباسیان) درگذشت. او ۷۹ سال قمری (۷۷ سال خورشیدی) عمر کرد.
عبدالعظیم
لغت نامه دهخدا
عبدالعظیم. [ ع َ دُل ْ ع َ ] ( اِخ ) ابن عبداﷲبن حسن بن زیدبن الامام حسن، مکنی به ابوالقاسم. از اصحاب امام جواد و ابوالحسن الهادی ( ع ) بود. وی مردی متقی و پرهیزگار و از راویان و ثقات مورد اعتماد علی بن محمد النقی بود. اخبار و روایاتی درباره اعتماد بدو از ائمه روایت شده است. مرقد او در یک فرسنگی تهران به شهرری ( معروف به شاهزاده عبدالعظیم ) واقع است و زیارتگاه مسلمانان شیعی است.
عبدالعظیم. [ ع َ دُل ْ ع َ ]( اِخ ) ابن عبدالواحدبن ظافربن ابی الاصبع العدوانی المصری. رجوع به ابن ابی الاصبع و به الاعلام زرکلی شود.
فرهنگ فارسی
ابن عبدالاواحد بن ظافر بن ابی الاصبع
فرهنگ اسم ها
معنی: بنده خدای بزرگ، بنده ی خدای بزرگ، ( اَعلام ) عبدالله ابن علی ابن حسین ابن زید ابن حسن ابن علی ابن ابی طالب از بزرگان آل علی معاصر امام محمّد تقی ( ع ) [قرن هجری] معروف به حضرت عبدالعظیم یا شاه عبدالعظیم، ( عربی ) بنده ی بزرگ ( خدای )، ( در اعلام ) عبدالله بن علی بن حسین ابن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب از بزرگان آل علی معاصر امام محمد تقی ( ع ) ( قرن دوم هـ ق ) معروف به حضرت عبدالعظیم یا شاه عبدالعظیم، بنده پروردگار بزرگ، نام یکی از بزرگان و نوادگان امام حسن ( ع ) در قرن دوم که آرامگاه وی در شهر ری است
جملاتی از کلمه عبدالعظیم
ای بت عبدالعظیمی از ستم تو ترسم عبدالعظیم شرم نماید
بود عبدالعظیم آنکو ز رتبت کند بر وی تجلی حق بعظمت
حالا در حضرتِ عبدالعظیم شیخ درِ دوز و کلک میزند