این اسم پسرانه دارای معانی و توضیحات جالبی است:
معانی اسم
زاده شیر: این بخش از نام به معنای زادهی شیر یا فرزند شیر است که به ویژگیهایی چون دلیری و شجاعت اشاره دارد. این تصور میتواند به فرزندانی که با این نام خوانده میشوند، ویژگیهای مثبت و شجاعانهای نسبت دهد.
دلیر و شجاع: این مفهوم به ویژگیهای شخصیتی فرد اشاره دارد که به دلاوری و شجاعت مشهور است. بنابراین، نام شیرزاد میتواند به عنوان نمادی از شجاعت و قدرت در نظر گرفته شود.
در گیاهی
شیرزاد همچنین نام گیاهی است که بر روی تنه درختان میروید و به اندازهای بزرگ میشود که از یک نخود تا یک گردو متغیر است. این گیاه بهطور خاص در سیستان فراوان است و زنان بهدلیل خاصیت افزایندهی شیر آن را مصرف میکنند.
شخصیت تاریخی
شیرزاد همچنین نام شاه غزنوی است که پس از مدت کوتاهی به دست برادرش ارسلان کشته شد. این نکته تاریخی به جذابیت نام میافزاید و نشان میدهد که این نام در تاریخ ایران با شخصیتهای مهمی گره خورده است.
در ادبیات
طبق برخی از نسخههای شاهنامه، شیرزاد نام جارچی انوشیروان پادشاه ساسانی است. جارچی به معنای فردی است که اطلاعیهها و اخبار را به مردم منتقل میکند یا پیامها و فرمانها را اعلام میکند.
شیرزاد. ( اِ مرکب ) گونه ای لیکن که بر روی تنه درختان دیگر میروید و ببزرگی یک نخود تا یک گردو میرسد و التصاق کامل به درخت پایه خود دارد. گونه ای از آن در سیستان فراوان است و زنان بجهت ازدیاد شیر آن را میخورند ( وجه تسمیه به همین مناسبت است ). شیرزا. ( فرهنگ فارسی معین ).
۱. (زیست شناسی ) دانه ای به درشتی نخود و قهوه ای رنگ یا سفید که بر تنۀ بعضی درختان می روید و سفت می شود. برخی از انواع آن باعث افزایش شیر مادر می شود.
۲. (صفت ) [قدیمی] شیرزاده، زادۀ شیر، بچه شیر.
۳. (صفت ) [قدیمی، مجاز] شجاع، دلیر: یا رسول الله جوان ار شیرزاد / غیرِ مردِ پیر سرلشکر مباد (مولوی۱: ۶۳۹ ).
ابن مسعود ( سوم ) ابن ابراهیم بن مسعود اول ) بن محمود ملقب به کمال الدوله از پادشاهان سلسله غزنوی ( جل. ۵٠۸ ه./ ۱۱۱۴ م. - ۵٠۹ ه.ق./ ۱۱۱۵ م. )
گونه ای لیکن که بر روی تنه درختان دیگر می روید و به بزرگی یک نخود تا یک گردو می رسد و التصاق کامل به درخت پایه خود دارد. گونهای از آن در سیستان فراوان است و زنان به جهت ازدیاد شیر آنرا میخورند ( وجه تسمیه به همین مناسبت است ) شیرزا.
اسم: شیرزاد (پسر) (فارسی) (تلفظ: šir zād) (فارسی: شيرزاد) (انگلیسی: shir zad)
معنی: زاده شیر، ( به مجاز ) دلیر و شجاع، ( در گیاهی ) ( شیرزاد ) نام گیاهی که برروی تنه درختان می روید، ( اَعلام ) شیرزاد: شاه غزنوی [قرن و هجری]، که پس از مدت کوتاهی به دست برادرش ارسلان کشته شد، ( در گیاهی ) شیرزاد ( نام گیاهی که برروی تنه درختان می روید )، شجاع، طبق بعضی از نسخه های شاهنامه نام جارچی انوشیروان پادشاه ساسانی
شیرزاد (ننگرهار). شیرزاد ( به لاتین: Sherzad ) یک منطقهٔ مسکونی در افغانستان است که در ولسوالی شیرزاد واقع شده است. شیرزاد ۹٬۵۳۶ نفر جمعیت دارد. همه مردمان این منطقه پشتون هستند.
💡 مقالهٔ «خانوادهٔ ترامپ نباید با شکسپیر درافتد؛ ورمیافتد!» نیز به ترجمهٔ محمود شیرزاد در رادیو صدای نو منتشر شده است.
💡 نشسته شد شیرزاد به دولت و بخت شاد به قدر چرخ بلند به طبع بحر عمیق
💡 یا رسول الله جوان ار شیرزاد غیر مرد پیر سر لشکر مباد
💡 بازوی دولت و تاج شرف و ملت شیرزاد آن شه پیل افکن شیر اوژن
💡 تا شیرزاد شیر دل شیر زور تو لشکر به غز و هند فرو راند شیروار