سقایه

فرهنگ فارسی

۱ - موضع سقی جای آب دادن. ۲ - ظرفی که با آن آب دهند پیمانه آب و شراب. ۳ - دادن آب شراب و غیره.
پیمانه آب و ظرفی که در آن آب خورند یا پیمانه آوندی که بدان آب دهند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی سِقَایَةَ: آب دادن - ظرفی که با آن آب میآشامند
ریشه کلمه:
سقی (۲۵ بار)
«سِقایة» به معنای ظرف آبخوری است.

جمله سازی با سقایه

چه سقایه چه ملک چه ارسلان چه حیا چه دین چه بیم و خوف جان
الهی مشرب می شناسم اما وا خوردن نمی یارم، دل تشنه و در آرزوی قطرهٔ میزارم سقایه مرا سیراب نکند، من در طلب دریایم، بر هزار چشمه گذر کردم تا که دریا دریابم، در آتش عشق غریقی دیدی ؟ من چنانم، در دریا تشنه ای دیدی ؟ من آنم، راست بحیرت زدهٔ مانم که دربیابانم، فریادم رس که از بلایی به فغانم.
خیر آن کم نه از عمارت بیت؛ اجرا این کم نه از سقایه ی حاج
جگر ز آتش حرمان کباب اولی تر که از سقایه دونان کنند سیرابش
در بعضی آثار آورده‌اند که سیّد (ص) در شب معراج، چون خواستند که او را بحضرت اعلی برند، از نخست جبرئیل (ع) در سقایه زمزم او را طهارت داد، آن آب اوّل وضوء او جبرئیل بستد و پر خود را بآن منوّر کرد. آب دوم بمیکائیل سپرد تا بر زمره ملأ اعلی قسمت کرد، آب سوم بخزانه غیب سپرد، ذخیره روز رستاخیز را.