خان زاده

خان‌ زاده به فردی گفته می‌شود که فرزند یا نواده خان باشد. واژه خان در فرهنگ‌های مختلف آسیایی و به ویژه در ایران و منطقه خاورمیانه به عنوان عنوانی برای افراد صاحب مقام، بزرگان، سران قبایل یا افراد با نفوذ اجتماعی به کار می‌رفته است. بنابراین، خان‌ زاده به معنای فرزند کسی است که دارای چنین مقام یا جایگاهی بوده است.

این عنوان نشان‌دهنده تعلق به خانواده‌ای با موقعیت اجتماعی بالا، ثروت یا قدرت است و گاهی به عنوان نشانه‌ای از اصالت و نجابت خانوادگی نیز به کار می‌رود. در گذشته، خان‌ زاده‌ها اغلب در امور حکومتی، نظامی یا اجتماعی نقش مهمی داشتند و جایگاه ویژه‌ای در جامعه داشتند.

لغت نامه دهخدا

خان زاده. [ دَ / دِ ] ( اِ مرکب ) پسر خان. ولد خان. پسر آقا.، خانزاده. [ دَ / دِ ] ( اِخ ) دختر آق صوفی سوین بیک است. سوین بیک با یوسف صوفی و حسین صوفی برادر بود و حسین صوفی چون با کیخسرو ختلانی همداستان شد بجنگ امیرتیمور آمد و در کنار آب قاون بین فریقین تلاقی افتاد، حسین فرارکرد و بعد از دو سه روز بعالم دیگر شتافت. پس از مرگ او یوسف صوفی از کرده برادر عذر خواست و امیرتیمور عذر او را پذیرفت بشرط آنکه خانزاده دختر سوین بیک را به امیرزاده جهانگیر دهد. یوسف صوفی قبول کرد و خانزاده را بسمرقند فرستاد تا بعقد امیرزاده جهانگیر درآید. ( از حبیب السیر ج 3 چ کتابخانه خیام ص 422 ).
خانزاده. [ دَ / دِ ] ( اِخ ) مادر میرزاخلیل سلطان و زوجه میرزامیرانشاه گورکانی است. این زن در مشهد بدرود حیات گفت و رخت بعالم بقا کشید. میرانشاه زوج او بضبط مملکت هلاکو میپرداخت و روزی در ضمن شکار و سواری از اسب برزمین افتاد و بر اثر این زمین خوردن نقصی در دماغش راه یافت به حدی که کلمات بیهوده بر زبان میراند و در محضر جمع مراعات افراد و بزرگان نمیکرد. در این اوقات طایفه گرجی دست بتاخت آذربایجان زدند و دهات و قرای آنجا را غارتیدند. میرزامیرانشاه در عوض آنکه بکار ملک پردازد بعیش و طرب روزگار میگذارند تا آنکه روزی خانزاده مذکور را که حرم او میبود سخنی تهمت آمیز گفت. خانزاده بحال قهر نزد امیرتیمور بسمرقند رفت و امیرتیمور را که تازه از سفر هند بازگشته بود بعزم تسخیر تبریز برانگیخت. امیر بر اثر اصرار او عزم سفر هفت ساله خود را جزم و عازم آذربایجان و تبریز شد.( ازحبیب السیر ج 3 چ کتابخانه خیام صص 587 - 482 ).
خانزاده. [ دَ / دِ ] ( اِخ ) علاءالملک ترمذی. یکی از بزرگان است و وقتی که امیرتیمور از گذر ترمذ بر آمویه عبور نمود در خانه این خانزاده وارد شد و او آنچه لوازم طوی و پیشکشی بود بتقدیم رسانید و بعد از آن امیرتیمور از آنجا به کش رفت. ( از حبیب السیر ج 3 چ کتابخانه خیام ص 526 ).

فرهنگ فارسی

پسر خان ولد خان
علائ الملک ترمذی یکی از بزرگان است و وقتی که امیر تیمور از گذر ترمذ بر آمویه عبور نمود در خانه این خانزاده وارد شد و او آنچه لوازم طوی و پیشکشی بود بتقدیم رسانید و بعد از آن امیر تیمور از آنجا به کش رفت.

جمله سازی با خان زاده

دو برادر، چو دو شهباز سفید خان و خان زاده جهانگیر و رشید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال احساس فال احساس فال ارمنی فال ارمنی فال ای چینگ فال ای چینگ