داغ خورده

لغت نامه دهخدا

داغ خورده. [ خوَرْ / خُرْ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) اثر داغ پدید آمده بر. داغ شده. دارای داغ گشته. داغ دیده.

فرهنگ فارسی

اثر داغ پدید آمده

جمله سازی با داغ خورده

💡 گوش داده بود بطمع سرود داغ خورده بود بطمع کباب

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استیصال یعنی چه؟
استیصال یعنی چه؟
مأوا یعنی چه؟
مأوا یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز