داد خواهنده

لغت نامه دهخدا

دادخواهنده. [ خوا / خا هََ دَ / دِ ] ( نف مرکب ) دادخواه. عدالت جو. ج، دادخواهندگان:
بگفتی که ای دادخواهندگان
بیزدان پناهید از بدگمان.فردوسی.

فرهنگ فارسی

داد خواه. عدالت جو

جمله سازی با داد خواهنده

سلیح و سلب داد خواهنده را قوی کرد پشت پناهنده را