جان ستانی

جان ستانی به عنوان یک مفهوم کلیدی در حوزه فلسفه و روان‌شناسی، به فرآیند و تجربه‌ای اشاره دارد که در آن فرد به جستجوی معنا و هدف در زندگی خود می‌پردازد. این مفهوم نه تنها شامل نیاز به شناخت خود و درک روابط با دیگران می‌شود، بلکه به تأمل در ارزش‌ها و باورهای فردی نیز مربوط می‌گردد. در واقع، جان ستانی می‌تواند به عنوان یک سفر درونی توصیف شود که در آن فرد تلاش می‌کند تا هویت و وجود خود را در دنیای پیچیده و متغیر امروز بیابد. از جنبه‌ای دیگر، جان ستانی به فرد این امکان را می‌دهد که با چالش‌ها و بحران‌های زندگی به گونه‌ای سازنده و مثبت مواجه شود. این فرآیند می‌تواند به رشد شخصی و افزایش آگاهی کمک کند و بر اساس آن، فرد می‌تواند به درک عمیق‌تری از خود و محیط پیرامون دست یابد. در نهایت، جان ستانی به عنوان یک ابزار مفید در بهبود کیفیت زندگی و رضایت از آن به شمار می‌آید، چرا که به فرد کمک می‌کند تا با چالش‌ها و تغییرات زندگی به شیوه‌ای موثر و معنادار برخورد کند.

لغت نامه دهخدا

جان ستانی. [ س ِ ] ( حامص مرکب ) جان گیری. روان گیری. عمل آنکه یا آنچه جان را می ستاند:
پسندی و همداستانی کنی
که جانداری و جان ستانی کنی.فردوسی.پس از مرگ من مهربانی کنند
ز دشمن بکین جان ستانی کنند.فردوسی.مرا گر دل دهی در جان ستانی
عبادت لازمست و بنده ملزوم.سعدی.

فرهنگ عمید

عمل آن که جان کسی را می گیرد، جان ستاندن، کُشتن.

فرهنگ فارسی

عمل آنکه یا آنچه جان را می ستاند جان گیری.

جملاتی از کلمه جان ستانی

اگر روزی دهی ور جان ستانی تو دانی هر‌چه خواهی کن تو دانی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم