فخاری

واژه‌ی فخاری صفت نسبی عربی است که به معنای سازنده‌ی ظروف سفالی یا سفالگر می‌باشد. در منابع کهن زبان فارسی همچون دستوراللغه نیز این واژه معادل داشگر (سفالگر) دانسته شده است. این صفت با واژه‌ی خزاف که به سفالینه‌فروش اشاره دارد، متفاوت است. بنابراین فخاری به سازنده‌ی آثار سفالی اطلاق می‌شود، در حالی که خزاف به تاجر یا فروشنده‌ی این محصولات گفته می‌شود. واژه‌ی مترادف دیگر برای فخاری در زبان عربی، بائِعُ الفَخّار به معنی فروشنده‌ی سفال است که این مورد نیز بر حوزه‌ی فروش و معامله دلالت دارد، نه ساخت.

لغت نامه دهخدا

فخاری. [ ف َخ ْ خا ری ی ] ( ع ص ) داشگر. ( دستوراللغه ). و این غیر از خزاف است که سفالینه فروش باشد. ( یادداشت بخط مؤلف ). بائعالفخار. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ عمید

= کوزه گر

فرهنگ فارسی

۱ - عمل و شغل فخار ۲ - ( اسم ) فخار خانه.

جمله سازی با فخاری

ورنه که سجود آرد بر کهگل فخاری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
داشاق
داشاق
تعداد
تعداد
باوانم
باوانم
فال امروز
فال امروز