خانه پرورد

لغت نامه دهخدا

خانه پرورد. [ ن َ / ن ِ پ َرْ وَ ] ( ن مف مرکب مرخم ) خانه پرور. ( ناظم الاطباء ). آنکه در خانه پرورش یافته باشدو سرد و گرم روزگار نچشیده. ( آنندراج ):
گفتمش بگذر زمانی گفت معذورم بدار
خانه پروردی چه تاب آرد غم چندین غریب.حافظ.|| بره و گوساله دست پرورده. ( ناظم الاطباء ). چون: آهوی خانه پرورد.

فرهنگ عمید

= خانه پرور: گفتمش مگذر زمانی گفت: معذورم بدار / خانه پروردی چه تاب آرد غم چندین غریب (حافظ: ۴۶ ).

فرهنگ فارسی

خانه پرور آنکه در خانه پرورش یافته باشد و سرد و گرم روزگار نچشیده.

جمله سازی با خانه پرورد

دل کند ناز و خود چنین باشد خانه پرورد و نازنین باشد
وان تهی آغوش نازک پیکری خانه پرورد نگاهش محشری
در بیابان عشق پی نبرد خانه پرورد لایجوز و یجوز