تکبر، مفهومی پیچیده و چندوجهی است که ریشه در روان انسان دارد و اغلب با مفاهیم منفی چون غرور و خودبزرگبینی گره خورده است. در واقع، تکبر، یک نوع بیاعتنایی به دیگران و کمارزش شمردن آنها است که از دیدگاه دینی و معنوی، یکی از بزرگترین گناهان محسوب میشود. در دین اسلام، تکبر، یکی از صفات شیطان است و از جمله صفاتی است که باید از آن پرهیز کرد، زیرا مانع از رسیدن به کمال و سعادت در دنیا و آخرت میشود.
این پدیده، نه تنها در رفتار بلکه در درون انسان نیز نمود دارد؛ یعنی، فردی که تکبر دارد، حتی اگر در ظاهر فروتن به نظر برسد، در اعماق وجود خود، خود را برتر از دیگران میداند. این احساس برتری، ممکن است ناشی از دستاوردها، ثروت، جایگاه اجتماعی یا دانش باشد. این خصلت، مانع از پذیرش نقد و اصلاح میشود و فرد را از شنیدن نظرات دیگران باز میدارد که این نه تنها برای فردی که آن را تجربه میکند، بلکه برای اطرافیانش نیز مضر است و روابط اجتماعی را تیره و تار میسازد.
ز روی ناز و تکبر نگار دلبندم رسوم عشوه و ناز و وفا گرفت و گذاشت
تکبر و حرص و آز، یکی از نقطهضعفهای عمومی صاحبمنصبان است و بخش اعظم روایتهای اسطورهای برجای مانده از آزتکها، حاوی الگوهایی برای سیر و سلوک پادشاهان است.
این پنج روزه مهلت ایام، آدمی بر خاک دیگران به تکبر چرا رود؟
حقهٔ اطمینان از ویژگیهای بارز انسان نظیر طمع، تقلب، تکبر، فرصتطلبی، شهوت، همدلی، زودباوری، بیمسئولیتی، اضطراب و سادگی بهره میبرد. به همین دلیل این که چه کسانی قربانی میشوند الگوی ثابتی ندارد. مهمترین عامل مشترک بین همهٔ قربانیها اعتماد به نیت خوب کلاهبردار است. اغلب قربانیها دارای مقداری زودباوری و طمع هستند و کلاهبرداران معمولاً افراد مسنتر را هدف قرار میدهند اما حتی افراد هوشیار و فرهیخته نیز در دام گونههایی از حقههای اطمینان میافتند.
اگر تکبر کند و تازه به من می رسدش ارزانکه او محتشم است و من مسکین درویش
و گفت: اهل زهد که تکبر کنند بر ابناء دنیا ایشان در زهد مدعیاند برای آنکه دنیا را در دل ایشان رونقی نبودی برای اعراض کردن از آن بر دیگری تکبر نکردندی.