حافه

لغت نامه دهخدا

( حافة ) حافة. [ ف َ ] ( ع اِ ) کنار چیزی. کناره رود. ج، حافات. ( مهذب الاسماء ). || حاجت. || سختی. شدّت. || گاو خرمن کوبی که بر کناره باشد و نسبت به گاوان همراه خود زیاده تر گردش دارد. ( منتهی الارب ).
حافة. [ ف َ ] ( ع ص، اِ ) ج ِ حائف، بمعنی ستمگر. || ( اِخ ) نام موضعی است. ( منتهی الارب ).

فرهنگ معین

(فِ ) [ ع. ] (ص. اِ. ) ۱ - فرزندزاده. ۲ - خدمتکار. ج. حفده.

فرهنگ فارسی

ستمگر

ویکی واژه

فرزندزاده.
خدمتکار.
حفده.

جمله سازی با حافه

💡 چون پرده محافه به بالا نمی زند از وی به داعیان سر رهگذر چه حظ؟

💡 در نهج‌البلاغه در خطبه‌های ۳ و ۱۶۴ به ابوبکر بن ابی‌قحافه، نخستین خلیفه اهل سنت، اشاره شده‌است.

💡 احتمال دارد این آرامگاه متعلق به قاسم بن محمدبن ابی بکر قحافه و پدر ام فروه از شخصیت‌های تاریخ اسلام باشد.

💡 الحافه (به عربی: الحافة) یک منطقهٔ مسکونی در عربستان سعودی است که در استان مدینه واقع شده‌است.

💡 با وجود بوتراب بن ابی قحافه را در جهان، قائم مقام سید بطحا کنند

💡 مادر عبدالله، ام سلمه دختر محمد بن طلحه بن عبدالرحمن بن ابی بکر بن ابی قحافه می‌باشد.