بعداً به معنای آن است که اقدامی یا رویدادی در زمان دیگری انجام خواهد شد. این واژه به ما این امکان را میدهد که به آینده اشاره کنیم و از مواردی صحبت کنیم که به تعویق افتاده یا قرار است در زمانی متفاوت از حال حاضر اتفاق بیفتند. در مقابل، واژه قبلاً به زمان گذشته اشاره دارد و به کارهایی که پیشتر انجام شدهاند، اشاره میکند. به طور کلی، مفهوم بعداً به ما یادآوری میکند که برخی از کارها یا اتفاقات نیاز به صبر و زمان دارند و میتوانند در آیندهای نزدیک یا دور به وقوع بپیوندند. این واژه به نوعی نشاندهنده یک فرآیند زمانی است که در آن ما از حال به آینده منتقل میشویم و به این ترتیب میتوانیم برنامهریزی کنیم یا انتظار داشته باشیم که چه چیزهایی در پیش رو داریم.
بعدا
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
معنی عَقَبَةَ: راه سنگلاخی و دشوار است که به طرف قله کوه منتهی میشود (اقتحام عقبه در عبارت "فَلَا ﭐقْتَحَمَ ﭐلْعَقَبَةَ "اشاره است به انفاقهایی که برای انفاقگر بسیار دشوار باشد، که بعدا هم به این معنا تصریح میکند)
معنی فَرَقْنَاهُ: قسمت قسمتش کردیم - جدا جدایش کردیم (در عبارت"قُرْءَاناً فَرَقْنَاهُ "منظور این است که قرآن کریم نزد خدا تجزیه شده به آیات نبوده، بلکه یکپارچه بوده، بعدا آیه آیه شده، و بتدریج نازل گردیده است برای فهم بهتر مردم)
معنی مُسْتَوْدَعٌ: به ودیعه گذاشته شده (مراد از مستقردر عبارت "أَنشَأَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ " آن افرادی است که دوران سیر در اصلاب را طی کرده و متولد شده و در زمین که به مقتضای آیه و لکم فی الارض مستقر قرارگاه نوع بشر است مستقر گشته، و...
معنی مُسْتَقَرٍّ: محل استقرار- قرارگاه دائمی - استقرار یافته ومحقق شده (مراد از مستقردر عبارت "أَنشَأَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ " آن افرادی است که دوران سیر در اصلاب را طی کرده و متولد شده و در زمین که به مقتضای آیه و لکم فی الارض مستقر ق...
معنی مُّسْتَقِرٌّ: قرار گیرنده (عبارت "کُلُّ أَمْرٍ مُّسْتَقِرٌّ " یعنی:هر کاری[چه خیر و چه شر، چه حق و چه باطل در قرارگاه ویژه خود] قرار میگیرد.مراد از مستقردر عبارت "أَنشَأَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ " آن افرادی است که دوران سیر در اصلاب...
ریشه کلمه:
بعد (۲۳۵ بار)
جمله سازی با بعدا
ترک خدمت گیر و خود را میپرست بعدازین برخیز و با خود کن نشست
هست دوری کردن از خود فرض عین بیننا یا لیت بعدالمشرقین
بلبل آن بوستانت ساختند بعداز آن مست جهانت ساختند