بَهادُر، به معنای پهلوان و دلیر، نسخه فارسی واژه مغولی آتور به معنای کهن و باغاتور به معنای نو است. این دو واژه نیز از واژه ترکی باتیر یا باتور نشأت گرفتهاند. تبدیل واژه ترکی باتور به آتور و باغاتور در زبان مغولی بر اساس قاعدهای قدیمی صورت گرفته است که شامل تکرار نخستین مصوت واژه و تغییر نخستین مصوت به غ در دورههای بعدی میشود. به عنوان مثال، تغییر قان و خان به قاآن و قاغان نیز در همین راستا است. علاوه بر این، در سنگنبشتههای مربوط به دوره گوک ترکها، واژه خاص ترکی باغاتور چیگشی به چشم میخورد که نشاندهنده احتمال تبدیل باتور به باغاتور در یکی از شاخههای زبان ترکی و سپس ورود این شکل به زبان مغولی است. به همین ترتیب، شکل دیگر قان به خاقان نیز پیش از ورود به زبان مغولی در زبان ترکی مورد استفاده قرار میگرفته و در زمانهای قدیم به زبانهای ایرانی، فارسی میانه، ختنی و فارسی دری نیز راه یافته است.
بهادر
لغت نامه دهخدا
بهادر. [ ب َ دُ ] ( ص ) شجاع و دلیر بکمال. ( برهان ). شجاع و دلیر. ( آنندراج ). شجاع و دلیر بکمال و آزموده در جنگ و متهور. ( ناظم الاطباء ). سخت دلاور. ( شرفنامه منیری ). دلیر. دلاور. || قوی و پهلوان. زورمند. || سرباز. || سوار. ج، بهادران. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ معین
(بَ دُ ) [ تر. ] (ص. ) دلیر، دلاور، شجاع.
فرهنگ عمید
۱. شجاع، دلیر، دلاور.
۲. پهلوان.
فرهنگ فارسی
شجاع، دلیر، دلاور، پهلوان
( صفت ) دلیر دلاور شجاع.
فرهنگ اسم ها
اسم: بهادر (پسر) (ترکی) (تلفظ: bahādor) (فارسی: بَهادر) (انگلیسی: bahador)
معنی: دلیر، شجاع، ( شکل فارسی و اردوی واژه ی ترکی مفعولیِ «بغاتور» یا «باغاتور» )، قهرمان، ( اَعلام ) نام چند تن از پادشاهان در روزگار گذشته
دانشنامه عمومی
بهادر یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان اوجان غربی بخش مرکزی شهرستان بستان آباد واقع شده است. این روستا ۴۱ نفر جمعیت دارد.
بهادر (بازیگر هندی). بهادر ( انگلیسی: Bahadoor؛ ۱۹۳۰ – ۲۲ مه ۲۰۰۰ ) یک هنرپیشه اهل هند بود. تعداد فیلم هایی که وی در زمان حیات بازی کرده بسیار زیاد هستند و این بازیگر به نوعی رکورد دار است.
او در فیلم های درباره، تقاطع، خوشبختی، در آغوش گرفتن، آدیماکال، پریا بازی کرده است.
جمله سازی با بهادر
💡 نظام مملکت از خنجر بهادرخان نشان سلطنت از افسر بهادرخان
💡 ز بیمِ آتشِ دوزخ ز آب بر مشکن بهادری نکند لشکریِّ ترسنده