درفش

درفش

درفش ابزاری است که از یک میله آهنی نوک تیز و یک دسته چوبی تشکیل شده و در صنعت کفش‌دوزی برای سوراخ کردن چرم و عبور دادن سوزن مورد استفاده قرار می‌گیرد. این ابزار به ویژه در ساخت کفش‌های سنتی مانند گیوه و چاروق کاربرد دارد. این واژه شبیه به جوالدوز است، اما ضخیم‌تر و با نوکی تیزتر که کفاشان از آن برای ایجاد سوراخ در چرم و دوخت کفش بهره می‌برند. با استفاده از این مفهوم، کفشگران می‌توانند سوراخ‌های جدیدی در چرم ایجاد کنند یا سوراخ‌های موجود را گشادتر کنند تا بتوانند نخ و سوزن را از آن عبور دهند. نوک آن ممکن است به صورت راست یا کمی خمیده باشد و معمولاً به عرض ۲ میلی‌متر به شکل تیغه طراحی شده است. در برخی از کفش‌ها، دوخت به صورت سه مغزی انجام می‌شود، به این معنا که سه دور بخیه دستی با استفاده از درفش و سوزن کفاشی دور آن زده می‌شود. علاوه بر صنعت کفش‌دوزی، این واژه در صحافی نیز برای دوخت جلد کتاب‌ها به کار می‌رود. عمل سوراخ کردن چرم و مواد دیگر با درفش به اصطلاح درفش‌کاری، بخیه زدن، سوزن زدن یا خَلانیدن نامیده می‌شود.

لغت نامه دهخدا

درفش. [ دَ ف َ ] ( معرب، اِ ) معرب دِرَفش فارسی. علم بزرگ. ( از ذیل اقرب الموارد بنقل از تاج ). || لمعان و درخشش. ( از ذیل اقرب الموارد از تاج ). و رجوع به درفس و دِرَفش شود.
درفش. [ دِ رَ ] ( اِ ) فوطه ای که در روز جنگ بر بالای دستار و خود پیچند، که به ترکی دولغه گویند. ( از برهان ). درفش در اصل پارچه ای بوده از قماش سه گوشه که به زر منقش کرده بر سر علم و کلاه خود می بسته اند و به ترکی بیرق گویند و آن پارچه همیشه از باد در جنبش بوده می لرزیده. ( آنندراج ). پارچه قماش سه گوشه که به زر منقش کرده بر سر علم بندند و چون معنی درفشیدن لرزیدن است این را نیز درفش از آن گویند که از باد می لرزد. ( غیاث )

فرهنگ معین

(دِ رَ ) (اِ. ) آلتی آهنین و نوک تیز شبیه جوالدوز اما ضخیم تر از آن با دسته ای چوبی که کفّاشان از آن برای سوراخ کردن چرم و دوخت و دوز کفش استفاده می کنند.
( ~. ) (اِ. ) پرچم، علم.

فرهنگ عمید

۱. =درخشیدن
۲. (اسم مصدر ) تابش.
سیخ آهنی نوک تیز با دستۀ چوبی که در کفش دوزی برای سوراخ کردن چرم و گذراندن سوزن به کار می رود.
=پرچم
* درفش کاویان: (موسیقی ) [قدیمی] از الحان قدیم ایرانی. &delta، دراصل، نام درفشی است که آهنگری کاوه نام با بر سر نیزه کردن پیش دامن چرمی خود ساخت و مردم را بر ضحاک شورانید و فریدون را به پادشاهی برگزید. بعدها پیش دامن چرمی کاوه درفش پادشاهان ایران گردید.

فرهنگ فارسی

سیخ آهنی نوک تیزبادسته چوبی درکفش دوزی بکاررود، علم، علامت، درفش، پرچم، بیرق، اخترکاویان
( اسم ) ۱ - بیرق علم علامت رایت ۲ - فوطهای که در روز جنگ بر بالای دستار خود پیچند دو لغه.
ده کوچکی است از دهستان جاوید بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون واقع در ۳۱ هزار گزی خاور فهلیان و کنار رودخانه شیرین

فرهنگ اسم ها

اسم: درفش (پسر) (عربی، پهلوی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: de(a)rafš) (فارسی: درفش) (انگلیسی: derafsh)
معنی: علم، پرچم، درفش کاویانی در داستان های ملی ایران، پرچمی که کاوه از پیشبند چرمین خود ساخت و مردم در زیر آن بر ضدّ ضحاک قیام کردند و بعدها پرچم سلطنتی ایران شد

دانشنامه عمومی

در گیوه های ملکین، وقتی که گیوه دوز، که نفر سوم صنعت گیوه بافی است، تخت کفش را از همکار خود گرفت، وظیفه اول او این است که دور یا کمر ( بانه، چرم ) محکمی دور تا دور تخت آن بدوزد. دور و تخت گیوه را با درفش محکمی سوراخ می کند و دقت مینماید که هر بخیه روی سوراخ هایی که قبلاً پاره دوز درست کرده بود، بیفتد. ضمن این عمل، گیوه دوز چوب پشت بند را موقتاً زیر تخت گیوه میگذارد تا این که راست شود. وقتی دور گیوه دوخته شد، قالب چوبی روی تخت گیوه قرار داده و رویه گیوه را روی آن کشیده، به دور میدوزد. برای دوختن دور و رویه گیوه از درفش کوتاهی به نام تیغ گرد استفاده می کند. 
درفش استخوانی که ابزاری برای دوخت و دوز در دوران باستان بوده است پیش از این تنها در کاوش های باستان شناسی محوطه های پیش از تاریخی که هنوز عنصر فلز شناخته نشده بوده، بدست می آمد. اما در سال ۱۳۸۷ خورشیدی در محدوده ۱۰۰ متری جنوب غربی سراب بیستون در استان کرمانشاه، در کاروانسرایی، یک آسیاب آبی و هم چنین درفش استخوانی از دوره ایلخانی یافته شد. کشف درفش استخوانی در دوره ایلخانی با توجه به آنکه در این دوره انواع فلز موجود بوده است، تعجب باستان شناسان را برانگیخته است. 
در کتاب مقدس یهودیان در سفر خروج ۲۱:۶ در مورد «حکم در مورد غلامان عبری» آمده است: «آنگاه آقایش او را به حضور خدا بیاورد، و او را نزدیک در یا قایمه در برساند، و آقایش گوش او را با درفشی سوراخ کند، و او وی را همیشه بندگی نماید. »

ویکی واژه

بیرق، پرچم، علم. پدید آمد آن اژدها فش درفش..... شب تیره‌گون کرد گیتی بنفش
آلتی آهنین و نوک تیز شبیه جوالدوز اما ضخیم تر از آن با دسته‌ای چوبی که کفّاشان از آن برای سوراخ کردن چرم و دوخت و دوز کفش استفاده می‌کنند.
 

درفش
درفش
درفش
درفش

جملاتی از کلمه درفش

گروهی دلیران پس پشت او درفشان یکی تیغ بر دست او
اگر چه رای تو بر هفت کشور همی تابد چو خورشید درفشان
نخستین سر ساوه برنیزه کرد درفشی کجا داشتی در نبرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم