ثلاثی

واژه «ثلاثی» در زبان عربی به معنای چیزی که سه بخش، سه جزء یا سه حرف دارد است. این واژه از ریشه «ثلاث» به معنی «سه» گرفته شده و در فارسی نیز همین مفهوم را حفظ کرده است. به‌طور کلی، هرگاه چیزی را که شامل سه عنصر یا واحد باشد، وصف می‌کنیم، می‌توانیم از کلمه «ثلاثی» استفاده کنیم.

در دستور زبان عربی، این کلمه به افعالی گفته می‌شود که از سه حرف اصلی تشکیل شده‌اند. این دسته از افعال بیشترین کاربرد را در زبان عربی دارند و پایه بسیاری از مشتقات و اسم‌ها هستند. به عنوان مثال، فعل «کَتَبَ» که از سه حرف «ک»، «ت» و «ب» ساخته شده، یک فعل ثلاثی محسوب می‌شود. شناخت این افعال در یادگیری صرف و نحو عربی اهمیت زیادی دارد، زیرا قوانین تغییرات آنها نسبت به افعال دیگر ساده‌تر و قابل پیش‌بینی‌تر است.

در علوم دینی و فقهی نیز این واژه کاربرد دارد، به عنوان مثال، در تحلیل برخی واژه‌ها یا اصطلاحات شرعی، گاهی ریشه ثلاثی واژه بررسی می‌شود تا معنای اصلی و مفاهیم مشتق شده از آن روشن شود. بنابراین، مفهوم این واژه هم در زبان‌شناسی و هم در کاربردهای فقهی و ادبی جایگاه مهمی دارد و به فهم دقیق‌تر واژه‌ها و قواعد زبان کمک می‌کند.

لغت نامه دهخدا

ثلاثی. [ ث ُ ثی ی ] ( ع ص نسبی ) سه حرفی ( کلمه ) و صیغ اسماء ثلاثی در عربی ده است: فلس. فرس. کتف. عضد. حبر. عنب. ابل. قفل. صرد.عنق. || منسوب به ثلثة. || و در کشاف اصطلاحات الفنون آمده است: بضم ثاء مثلَّثه، نزد علماء صرف عبارت است از اسم یا فعلی که یافت شود در او سه حرف اصلی. یعنی زائد بر سه حرف اصلی حرفی در آن نباشد. و ثلاثی را قطب اعظم هم نامیده اند چنانکه در پاره ای از شروح مراح الارواح ذکر شده. در آنجا که قول صاحب مراح را که گفته است: و الرباعی فرع الثلاثی، شرح میدهد. اگر ثلاثی جز سه حرف اصلی حرف زائدی نداشت آنرا ثلاثی مجرد نامند. مانند زید. وَ ضَرَب َ و اگر دارای حرف زائد بود آنرا ثلاثی مزید خوانند. مانند أکرَم َ و اِستنصَر. و ذوالثلاثة عندهم هوالاجوف ای معتل العین. و ثَلاثِیه در اصطلاح منطق قسمی از قضیه حملیه است. و شرح آن در ضمن معنی لفظ حمل گفته شود.

فرهنگ معین

(ثَ ) [ ع. ] (ص نسب. ) ۱ - سه تایی. ۲ - کلمة سه حرفی در صرف.

فرهنگ عمید

۱. سه تایی.
۲. (ادبی ) ویژگی کلمۀ سه حرفی، دارای سه حرف.

فرهنگ فارسی

منسوب به ثلاث، سه تایی، سه حرفی، اسم یافعل که در آن سه حرف باشد
( صفت ) ۱- سه تایی. ۲- سه حرفی ( کلمه ) اسب دست فرس کتف.

ویکی واژه

سه تایی.
کلمة سه حرفی در صرف.

جمله سازی با ثلاثی

تمام شد کتاب سفرنامه از نتایج طبع نقاد و لطایف ذهن و قّاد ملک الکلام مقبول الخواص و العوام حکیم سعد المّلة و الدین نزاری القهستانی طاب الله ثراه و جعل الجنة مثواه و الفردوس الاعلى مأواه على ید اقل عباد الله و احوجهم الى غفرانه، یوم الاحد اوائل جمادی الاولی من شهور سنة سبع و ثلاثین و ثمانمائة حامداً لله و مصلیّا و مسلّما على رسوله و صحبه و آله.
و قال مجاهد: درهم ربا اعظم عند اللَّه عزّ و جلّ من ثلاثین زنیة و قال عبد اللَّه بن سلام: «الرّبا اثنان و سبعون بابا اصغرها خطیئة مثل الّذی یجامع امّه، فی الاسلام.»
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
حق الزحمه
حق الزحمه
ادریان
ادریان
افتخار
افتخار
نمایان
نمایان