در لغت به معنای میل و تمایل شدید به چیزی یا اشتیاق فراوان برای بهدستآوردن آن است. این مفهوم در متون اخلاقی بهعنوان یکی از رذایل اخلاقی شناخته میشود و در منابع فقهی نیز در بابهای مختلفی مانند اجتهاد و تقلید، حج، تجارت و شهادات مورد بحث قرار گرفته است. حرص، که ریشهای عربی دارد، در زبان فارسی اغلب با واژههایی چون «آز» و زیادتجویی بیان میشود. اگرچه در قرآن کریم این واژه عموماً در معنای لغوی خود به کار رفته، اما در احادیث و متون اخلاقی، بار معنایی منفی یافته و نشاندهنده حالتی ناپسند تلقی میشود.
در حوزه فقه و احکام شرعی، حرص بهویژه در موارد متعددی دارای تأثیرات عملی است. برای نمونه، از شرایط مرجع تقلید، علاوه بر عدالت، عدم حرص به دنیا ذکر شده و تقلید از مجتهدی که به دنیا حریص باشد، جایز نیست. همچنین، مشورت با فرد حریص مکروه شمرده شده و در امور تجارت، میانهروی در کسب درآمد توصیه شده است؛ بهگونهای که از حد اعتدال خارج نشود و نه به آز و آزمندی بینجامد و نه موجب مضیقه و سختی برای فرد و خانوادهاش گردد. علاوه بر این، حرص بر ادای شهادت نیز از موانع پذیرش گواهی محسوب میشود.
از منظر اخلاقی، بهعنوان حالتی نفسانی تعریف میشود که انسان را به گردآوری آنچه بدان نیاز ندارد، سوق میدهد، بدون آنکه به حد مشخصی قانع باشد. این صفت، فرد حریص را همواره در تلاش برای کسب بیشتر قرار میدهد، بیآنکه نقطه توقفی برای این میل شدید وجود داشته باشد. چنین ویژگی نهتنها در امور فردی و معنوی زیانبار است، بلکه در عرصههای اجتماعی و حقوقی نیز میتواند موجب تردید در صحت شهادت یا اعتبار مشورت شود.