این واژه در زبان فارسی به چند معنا اشاره دارد که بیشتر به زمینههای تاریخی، فرهنگی و زبانی مربوط میشود. در ادامه، به توضیحات بیشتری درباره این واژه و معانی آن میپردازیم:
ماه تموز:
تموز نام یکی از ماههای سال در تقویم بابلی و آشوری است. این ماه به طور کلی با فصل تابستان و گرما مرتبط است و معمولاً به ماه جولای در تقویم میلادی معادل است.
در فرهنگهای مختلف:
در برخی فرهنگها، تموز به عنوان نام یک خدای باران و زراعت شناخته میشود. این خدای با کشاورزی و باروری زمین مرتبط است و در اساطیر میانرودانی اهمیت ویژهای دارد.
در ادبیات و شعر:
واژه تموز ممکن است در شعر و ادبیات به عنوان نمادی از فصل گرما، زندگی و زراعت به کار رود.
تموز. [ ت َ ] ( اِ )... نام ماه اول تابستان و ماه دهم از سال رومیان و بودن آفتاب در برج سرطان. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ). مدت ماندن آفتاب در برج سرطان که رومیان یک ماه شمرند و تموز ماه خوانند.( شرفنامه منیری ). به زبان رومی ماندن آفتاب در برج سرطان و به هندی تقریباً ساون... ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). ماه دوم تابستان. ( السامی فی الاسامی، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). ماه دهم از سال سریانی میان حزیران و آب و آن ماه دویم تابستان است مطابق با مرداد فارسی و اسد عربی. بولیوس رومی از دهم تیر است تا دهم مرداد تقریباً مط-ابق با م-اه ژوئیه فرانسوی و «گ َ م َ پد» ی ِ ایرانی باستانی. اول آن ( اول تموز ) تقریباً با 25 تیرماه جلالی و 13 ژوئیه فرانسوی. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). ماه هفتم سال شمسی میان حزیران و آب و شماره روزهایش 31 است.
(تَ ) [ معر. ] (اِ. ) ۱ - گرمای سخت، زمان بودن خورشید در برج سرطان. ۲ - نام ماه اول تابستان و ماه دهم از ماه های رومیان.
۱. ماه دهم از ماه های رومی برابر مرداد.
۲. ماه هفتم از سال شمسی کشورهای عربی، بین حزیران و آب، مطابق با ژوئیه، دارای ۳۱ روز.
۳. [قدیمی، مجاز] تابستان، موسم گرما.
تابستان، موسم گرما، ماه دهم ازماههای رومی
۱- گرمای سخت. ۲ - نام ماه اول تابستان و ماه دهم از سال رومیان. ۳ - تابستان فصل گرما.
تموز (اسطوره). تَموز (اسطوره)(Tammuz)
در اساطیر سومر، خدای رستنی ها و نماد زوال و رشد در طبیعت. در نیمۀ تابستان مرد و معشوقش، ایشتر، در بهار بعدی او را از جهان مردگان رهانید. آیین تموز در سراسر بابِل، سوریه و فلسطین گسترش یافت. همتای اُزیریس در اساطیر مصر و آدونیس در اساطیر یونان بود. چهارمین ماه از سال بابلی و عبری از نام او گرفته شده است.
تموز (تقویم). تَموز (تقویم)
نام ماه اول تابستان، ماه دهم سال رومیان، ماه هفتم از سال خورشیدی برخی از کشورهای عرب و ماه چهارم تقویم دینی و ماه دهم تقویم عرفی یهود. این ماه ۳۱ روزه تقریباً منطبق با ماه تیر، برج سرطان و ماه ژوئیۀ میلادی است.
تموز (نشریه). تَموز (نشریه)
نشریۀ یهودیان ایران به زبان فارسی، منتشر شده در ۱۳۵۷ش از سوی روشنفکران یهود. هدف از انتشار این هفته نامه بیان هماهنگی جامعۀ کلیمی ایران با انقلاب اسلامی، شناساندن فرهنگ یهود، یافتن راه حل برای مشکلات جامعۀ یهود ایران و ترویج اندیشه های غیرصهیونیستی بود. تموز تا ۱۳۶۸ منتشر شد.
[ویکی فقه] تَموز، اولین ماه تابستان در گاه شماریهای رایج در سوریه، بین النهرین، آسیای صغیر و فلسطین از دوران باستان تا به امروز و نام یکی از رب النوعهای سرزمینهای مذکور است.
این واژه به صورتهای تمّوز و تَمُّز نیز ضبط شده است. تموز نیز همچون دیگر ماههای معروف به بابلی از هزاره سوم پیش از میلاد در شهر نیپور، یکی از مراکز مهم سومریان، رواج داشته و در آستانه هزاره دوم پیش از میلاد، در سایر قسمتهای بین النهرین رواج یافته است. معنای واژه تموز بدرستی روشن نیست. در تورات (علاوه بر کتاب مقدّس عهد عتیق). واژه تموز ذکر شده، اما نه به عنوان نام ماه. در شهر اور، نام محلی تموز نینگرسو بود و این واژه در اکد به رب النوعی که حافظ رستنیها و نگهبان گله ها بود اطلاق می شد.
رب النوع قدرتمند
پرستش تموز بتدریج تا عیلام، بابل، آشور، فلسطین و فنیقیه ادامه یافت و یکی از رب النوعهای قدرتمند معابد سامی گردید. افسانه بابلی تموز (شامل بیماری و مرگ تموز، اسارت و انزوای او در زیر زمین، رستاخیز و دوره زندگی مجدد او) پژمردگی گیاهان و رستنیها در پاییز، نابودی آن ها در زمستان، رستاخیز طبیعت در بهار و دوره بالندگی رستنیها را در تابستان در ذهن متبادر می کند. برابر اساطیر بین النهرین، رب النوعِ تموز هنگامی که خدای خورشید به اوج قدرت خود می رسد، یعنی در انقلاب تابستانی، از شدت گرما هلاک می گردد، در حالی که بسیاری دیگر مرگ تموز را در فصل پاییز، هم زمان با پژمردن رستنیها، نوشته اند. سومریان در چهارمین ماه سال به نام دوئوز ــ که نام آن به صورتهای تورزی، دوئوزو و دوزو و تموزی و دموـ زید نیز ضبط شده ــ یادبود افسانة تموز را برگزار می کردند و از همین رو غالب اقوام سامی و دیگر اقوام ساکن در بین النهرین چهارمین ماه سال را تموز نامیده اند. ماه تموز در تمدنهای بین النهرین، نخست ماهی قمری ـ هلالی بوده که به رغم آن که آغاز و پایان آن با رؤیت هلال مشخص می شده، موضع آن با اضافه کردن یک ماه در هر دو یا سه سال در فصول چهارگانه تثبیت می شده است. جابجایی ماه تموز در فصل تابستان به دلیل برقراری کبیسه ماه سیزدهم در سال، موجب شده است که برخی ماه تموز را نخستین ماه تابستان و برخی دیگر دومین ماه این فصل بدانند. با شروع سال در فصل پاییز و احتساب ماه تشری به عنوان نخستین ماه سال، تموز دهمین ماه سال می شد و با شروع سال در فصل بهار و احتساب ماه نیسان به عنوان نخستین ماه سال، تموز چهارمین ماه سال می شد که در هر دو حالت تقریباً مقارن اولین ماه تابستان بود و به همین دلیل در دوره های بعد، نشان آن را در منطقه البروج خرچنگ (سرطان) قرار دادند. در ادب فارسی نیز تموز مجازاً برای گرمای سخت و تابستان بسیار گرم به کار برده می شود. قوم یهود، پس از اسارت در بابل، نام تموز را برای دهمین ماه گاه شماری مدنی خود (که از ماه تشری آغاز می شود) و چهارمین ماه گاه شماری مذهبی شان (که از ماه نیسان شروع می گردد) اقتباس کردند (تشری/ تشرین). حرّانیان نیز تموز را به عنوان چهارمین ماه گاه شماری خود به کار می برده اند.
نظر ابوریحان بیرونی
ابوریحان بیرونی برای نام ماه تموزِ گاه شماری سریانی و ماه تموزِ گاه شماری یهودی تمایز قائل شده و ماه تموز گاه شماری یهودی را تَمُّزْ نوشته است. او همچنین تعداد روزهای این ماه (تَمُّزْ) را در نزد یهودیان، مانند گاه شماری ثابت کنونی یهودیان، ۲۹ روز ثبت کرده است. این بیان ابوریحان بیرونی راجع به دوره ای است که برخی از فرق یهودی شیوه منجمان (امر اوسط) را در تعیین طول ماههای قمری پذیرفته بودند. او تموز (تمّز) را دارای دو اول ماه دانسته، در حالی که تموز از ماههایی است که یک اول ماه بیشترندارد. در گاه شماری یهودی نخستین روز ماه تموز نباید مصادف با روزهای دوشنبه و چهارشنبه و شنبه گردد. در گاه شماری سریانی ــ که تا قرن حاضر نیز همچنان در میان مسلمانان آسیای صغیر متداول است و سال در آن، همانند گاه شماری مدنی یهود در نخستین روز ماه تشرین اول آغاز می شده است ــ ماه تموز دهمین ماه سال است. تا پیش از رواج عمومی گاه شماری یولیانی در قرن چهارم میلادی، ماه تموز همانند دیگر ماهها در گاه شماری سریانی از نوع ماههای قمری ـ هلالی و سالهای شمسی ـ قمری در نظر گرفته می شد. پس از قرن چهارم میلادی، ماه تموز نیز با گاه شماری یولیانی و با طول ثابت ۳۱ روز (مطابق با ماه ژوئیه) به کار برده شد.
دو عید هفدهم تموز و تیشا به آو یا نهم آو یادآور نابودی اورشلیم هستند. هفدهم تموز روزی است که دیوارهای اورشلیم برای اولین بار توسط رومیان گذشته شد. تیشابه آو روزی است که اورشلیم به صورت کامل توسط رومیان نابود شد.
۱- یاء و واو مجهول: در پارسی باستان بیش از یک نوع یائ و واو وجود داشته که امروزه تنها صورت باقی مانده در فارسی را یاء و واو معلوم و دیگر گونهها را مجهول میخوانند. یاء معلوم چون: تیر، جاوید، رهی، بید و واو معلوم چون: تموز، آهو، توت. صورت مجهول واو و یاء در فارسی از میان رفته و در کردی با علامت «ی» و «و» از شکل معلوم آنها متمایز میشوند و در واژگانی چون: شیر، دلیر، زور، شور و… وجود دارند.
و از ابراهیم ادهم روایت آرند که: ماه رمضان از ابتدا تا انتها هیچ نخورد و ماه تموز بود هر روز به مزدوری گندم درودی، و آنچه بستدی به درویشان دادی و همه شب تا روز نماز کردی وی را نگاه داشتند بنخورد و بنخفت.