تقدیم در زبان فارسی به معنای عرضه کردن یا مقدمهچینی کردن است و در بسیاری از متون ادبی و رسمی کاربرد دارد. این واژه به نوعی نشاندهنده احترام و ارادت گوینده به شنونده یا خواننده است. وقتی که کسی چیزی را به دیگران تقدیم میکند، در واقع نیت خود را برای به اشتراکگذاری احساسات، افکار یا آثارش ابراز میدارد. در ادبیات، این عبارت میتواند به عنوان یک مقدمه برای معرفی یک اثر یا نوشته مورد استفاده قرار گیرد و به خواننده این احساس را منتقل کند که این اثر با دقت و محبت به او عرضه شده است. به عنوان مثال، نویسندهای ممکن است کتاب خود را به یکی از عزیزانش تقدیم کند تا نشان دهد که این اثر بخشی از زندگی اوست و با ارزشهای او گره خورده است. در واقع، تقدیم کردن، فرایندی است که به نوعی پیوند عاطفی و اجتماعی را میان افراد ایجاد میکند و به عمق معنای ارتباطات انسانی میافزاید.
تقدیم
لغت نامه دهخدا
تقدیم. [ ت َ ] ( ع مص ) در پیش شدن و فرمودن. ( تاج المصادر بیهقی ). در پیش شدن. ( زوزنی ) ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) ( آنندراج ). پیش درآمدن، منه قوله تعالی: لا تقدموا بین یدی اﷲ و رسوله. ( قرآن 1/49 ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). پیش درآمدگی و پیش روی و پیش آمدگی. ( از ناظم الاطباء ). فراپیش شدن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || پیش فرستادن کسی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || در پیش کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) ( دهار ). پیش داشتن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). پیش افکندن. جلو انداختن. ضد تأخیر. ( یادداشت ایضاً ). مقدم داشتن:
کاین هر دو جدا نیست ز یکدیگر دانم
چون شاید تقدیم یکی بر دو دیگر.ناصرخسرو.آنچنان آثار مرضیه و مساعی حمیده که در تقدیم ابواب عدل و سیاست سلطان ماضی... ابوالقاسم محمود راست. ( کلیله و دمنه ). و شرایط سخن آرایی در تضمین امثال و تلفیق آیات... تقدیم نموده اند. ( کلیله و دمنه ). و در آن تقدیم و تأخیر صورت نبندد. ( کلیله و دمنه ). و همت مردمان از تقدیم حسنات قاصر گشته. ( کلیله و دمنه ). هر آنچه توقع افتد از ترتیب و ترحیب و اکرام و انعام و تفخیم و تقدیم درباره تو به اتمام رسد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 264 ). به تقدیم لطف به رعایت مهمات حاج و اقبال، بر ابواب عدل و توفیر بر تیمارداشت رعیت نام نیک اندوخت. ( ترجمه تاریخ یمینی ایضاً ص 314 ). || در بیت ذیل بمعنی پیشی و برتری آمده است:
ای ز تو برده منعمان نعمت
ای ترا بر مقدمان تقدیم.مسعودسعد.|| سوگند خوردن، یقال: قدمت یمیناً. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء )( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( از آنندراج ). || دلیر گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || اقبال مرد بر عملی. ( اقرب الموارد ). || امر کردن کسی را بکاری: قدمت الی فلان بکذا؛ امرته به. ( اقرب الموارد ) ( از مصباح ). || ( اِ ) پیشکش. ( ناظم الاطباء ). پیش کش کردن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. پیشکش کردن.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) پیشکش کردن هدیه دادن. ۲ - پیش افکندن فرا پیش کردن پیش انداختن. ۳ - ( اسم ) پیشکش. جمع: تقدیمات. یا تقدیم و تاخیر. پیش و پس داشتن.
دانشنامه اسلامی
تقدیم یا واجب است یا حرام یا مستحب و یا مباح.
← تقدیم واجب
تقدیم عملی که باید مؤخّر شود گاه تنها مشمول حکم تکلیفی یعنی حرمت است و حکم وضعی ندارد، مانند تقدیم ذبح بر رمی در روز عید قربان برای حاجی ـ بنابر قول به وجوب ترتیب بین اعمال روز عید ـ که این عمل اگر به عمد انجام گیرد حرام است؛ لیکن موجب بطلان نمیشود.
و گاه علاوه بر حکم تکلیفی، حکم وضعی نیز بر آن مترتّب است، مانند تقدیم نماز عصر بر ظهر و عشا بر مغرب که در صورت ارتکاب عمدی، نماز باطل خواهد بود.
در تقدیم سهوی نیز بنابر قول مشهور در صورت وقوع آن در وقت اختصاصی نماز ظهر یا مغرب، نماز باطل است؛ امّا وقوع آن در وقت مشترک در صورتی که نمازگزار پس از پایان نماز متذکّر شود، نماز صحیح خواهد بود و چنانچه در اثنا متذکّر گردد نیّت خود را به نمازی که باید مقدّم میداشته برمیگرداند، مگر اینکه امکان عدول نباشد، مثل آنکه پس از رکوع رکعتِ چهارمِ نمازِ عشا متوجّه شود نماز مغرب را نخوانده است.
در صحّت و بطلان نماز عشا در این فرض اختلاف است.
عدم رعایت ترتیب در افعال نماز اگر عمدی باشد موجب بطلان نماز خواهد شد و اگر سهوی باشد تنها در ارکان نماز مانند تقدیم سجود بر رکوع، نماز را باطل میکند.
ویکی واژه
پیش انداختن.