تراست

نهادی حقوقی در نظام‌های کامن‌لا است که مبتنی بر اصل انصاف شکل گرفته است. در این نهاد، شخصی به‌عنوان سازندهٔ این اموال خود را در اختیار فرد یا افراد دیگری تحت این عنوان قرار می‌دهد تا به‌نفع شخص یا اشخاص ثالث یا اهداف مشخصی اداره کند. این نهاد به‌ویژه در کشورهایی مانند انگلستان توسعه یافته و نقش مهمی در نظام حقوقی آن‌ها ایفا می‌کند. همچنین، بر پایهٔ کنوانسیون لاهه ۱۹۸۵، برخی از کشورهای دارای نظام حقوق رومی ژرمنی که سابقاً این مفهوم را نمی‌شناختند، به رسمیت‌شناسی آن اقدام کرده‌اند.

بر اساس تعریف کیتون، رابطه‌ای است که در آن به‌دلیل الزامات انصافی، مسئول ادارهٔ اموال منقول یا غیرمنقول به‌نفع افراد یا اهداف مجاز قانونی می‌شود. در این رابطه، منافع حاصل از مال نه به تراستی، بلکه به ذی‌نفعان یا این اهداف تعلق می‌گیرد. به بیان دیگر، سازندهٔ آن، مالکیت مال را به‌گونه‌ای تنظیم می‌کند که منافع نهایی عاید ذی‌نفعان یا اهداف تعیین‌شده شود.

تحلیل آن در چهارچوب مفاهیم حقوق مدون دشوار است و نمی‌توان آن را صرفاً بر اساس نمایندگی توجیه کرد. تراستی مالک قانونی اموال محسوب می‌شود و حتی حق نقل‌وانتقال آن را دارد، اما این مالکیت کامل و مطلق نیست؛ چرا که این اموال قابل توقیف توسط طلبکاران تراستی نبوده و به وراث او منتقل نمی‌شود. این ساختار در واقع نوعی تجزیهٔ مالکیت به‌شمار می‌رود که در آن تراستی مالک قانونی و ذی‌نفع، مالک انصافی نامیده می‌شود. خاستگاه آن به سده‌های دوازدهم و سیزدهم میلادی در انگلستان بازمی‌گردد؛ زمانی که زمین‌داران برای شرکت در جنگ‌های صلیبی، زمین‌های خود را به دوستان قابل اعتماد می‌سپردند تا در غیاب آن‌ها امور را مدیریت کنند. این اعتماد گاه با سوءاستفاده مواجه می‌شد و زمین‌دار پس از بازگشت با خودداری از بازگرداندن زمین روبرو می‌شد.

فرهنگ معین

(تِ ) [ انگ. ] (اِ. ) اتحادیه ای مرکب از چند مؤسسة صنعتی یا مالی برای در دست گرفتن قیمت ها و کاستن از میزان رقابت ها.

فرهنگ عمید

اتحادیه ای که از همکاری چند مؤسسۀ صنعتی یا بازرگانیِ مربوط به یک رشته جهت تنظیم نرخ به دلخواه خود، کاهش رقابت، و حفظ منافع خودشان تشکیل می شود.

دانشنامه عمومی

تراست (حقوق). تراست نهادی در نظام حقوقی کامن لا است که در آن شخصی به عنوان تشکیل دهندهٔ تراست اموالی را به یک یا چند شخص دیگر موسوم به تراستی[ یادداشت ۱] سپرده و شرط می کند که این اموال به نفع یک یا چند شخص دیگر اداره شود. تراست در کشورهای پیرو نظام حقوقی کامن لا دیده می شود و به ویژه در انگلستان ترکیبی بسیار معمول است که از آفریده های اصل «انصاف» به شمار می رود و نقشی کلیدی در نظام حقوق کامن لا یافته است. برخی از کشورهای پیرو حقوق رومی - ژرمنی نیز که چنین مفهومی را در نظام حقوقی خود ندارند، بر اساس کنوانسیون تراست لاهه ( ۱۹۸۵ ) پذیرفته اند که آن را به رسمیت بشناسند.
کیتون تراست را این چنین تعریف کرده است:
تراست عبارت است از رابطه ای که در جایی ناشی می شود که شخصی که تراستی نامیده می شود، به لحاظ انصافی ملزم به اداره مالی منقول یا غیرمنقول، به نفع اشخاصی ( از جمله خود ) یا اهدافی که قانوناً مجازند، می شود، به نوعی که نفع واقعی مال نه به امین که به ذی نفع ها یا سایر اهداف تراست، می رسد. یا به عبارت دیگر، تراست عبارت از رابطه ای است که از این طریق مالک، مالکیت مالش را به نفع بعضی از اشخاص - که خود نیز ممکن است از آن ها باشد - یا برای اهدافی که مورد تأیید قانون باشد نگه می دارد در این صورت منافع حاصله از مال، به منتفعان یا سایر افراد ذی نفع تعلق خواهد گرفت.
تحلیل تراست بر اساس مفاهیم موجود در نظام حقوق مدون بسیار دشوار است. هرچند در نظر اول تراستی به نماینده ای شباهت دارد که به جانشینی از اشخاص ذی نفع اموال را اداره می کند اما تحلیل آن بر پایه نمایندگی به کلی اشتباه است و موجب می شود تا بعضی از وضعیت های آن به کلی غیرقابل توجیه شود. در واقع تراستی مالک واقعی و قانونی اموال است. او حتی می تواند اموال را بفروشد یا ببخشد. با این حال مالکیت او بر اموال مورد تراست کامل و مطلق نیست. این اموال توسط طلبکاران او قابل توقیف نیست و به ورثه او هم به ارث نمی رسد. موقعیت تراست را می توان نوعی تجزیهٔ مالکیت نامید که در آن تراستی مالک قانونی و ذی نفع تراست مالک انصافی نامیده می شود.
پیدایش تراست در انگلستان در سده های دوازدهم و سیزدهم میلادی در جریان جنگ های صلیبی اتفاق افتاد. در آن زمان مالکیت زمین ها بر پایهٔ نظام فئودالی بود. وقتی زمینداری برای شرکت در جنگ از انگلیس می رفت، بایستی به شخصی اعتماد می کرد تا اموال خود را در اختیار او بگذارد تا در زمان غیاب او آن را اداره کند و پرداخت ها و وظایف فئودالی را انجام دهد. برای همین زمین های خود را به یکی از دوستانش می بخشید تا در هنگام بازگشت زمین ها را از او پس بگیرد. اما گاه اتفاق می افتاد که تراستی از اعتمادی که به او شده بود سوء استفاده کرده و از پس دادن زمین خودداری می کرد.
تراست (فیلم). «تراست» ( انگلیسی: The Trust ) یک فیلم جنایی محصول ایالات متحده آمریکا است.
• نیکلاس کیج
• الیجاه وود
• جری لوئیس
• کوین وایسمن
• استیون ویلیامز
• اسکای فریرا

دانشنامه آزاد فارسی

تِراسْت (trust)
ترتیباتی که به موجب آن شخص یا گروهی از اشخاص (امین یا امنا) اموالی را برای اشخاصی که دارای منافع در آن اموال هستند، نگهداری می کنند. تراست می تواند ترتیباتی حقوقی باشد که براساس آن طرفِ «الف» اختیار و اجازۀ ادارۀ اموال متعلق به طرفِ «ب» به نفع طرف «ج» را برعهده دارد. طرف «الف» و «ب» ممکن است شخص واحدی باشد، اما دو طرف «ب» و «ج» نمی توانند یکی باشند. تراست امور خیریه آن است که منابع و وجوه حاصل از آن برای مقاصد و امور خیریه نگهداری و اداره می شود. تراست تجاری آن است که شرکت های مختلف از راه انتقال سهام خود به «تراست» یا با ایجاد یک «شرکت مادر» که سهام آن توسط شرکت های عضو تأمین می شود، تأسیس می کنند.

ویکی واژه

اتحادیه‌ای مرکب از چند مؤسسة صنعتی یا مالی برای در دست گرفتن قیمت‌ها و کاستن از میزان رقابت‌ها.

جمله سازی با تراست

هنگام سخا و جامه و جام تراست فرمان شهان و نامه و نام تراست
تراست جای به هرحال در کنار رسول مشو غمین‌ که جدا ماندی از کنار پدر
چشمم سپر بر آب فکند ست تا تراست گیسو کمند عارض از ابرو کمان چشم