تحلیه

تحلیه در لغت به‌صورت مصدری، به‌معنای عمل آراستن، زیور بر نهادن و پیرایه بستن بر کسی یا چیزی است. این واژه بیانگر فرایندی است که طی آن، چیزی با افزودن زیورها و زینت‌های گوناگون، شکوه و جلوه‌ای ویژه می‌یابد. در کاربردهای ادبی و تاریخی، این مفهوم اغلب برای توصیف آراستن ظاهری افراد، مکان‌ها یا اشیاء به‌کار رفته است. در حوزه‌ی فلسفه و اخلاق، تحلیه به‌عنوان یکی از مراتب قوه‌ی عقل عملی شناخته می‌شود. این مرتبه، به فرایند درونی و اخلاقی آراسته شدن نفس انسانی به فضایل و خصال پسندیده اشاره دارد. در این معنا، تحلیه به کمال‌جویی اخلاقی و تزکیه‌ی نفس مربوط می‌شود و نمایانگر تلاش فرد برای کسب ویژگی‌های ستوده و پاک‌سازی باطن از رذایل اخلاقی است. بنابراین، تحلیه در دو سطح متمایز اما مرتبط معنا می‌یابد: در سطحی ظاهری و مادی، به‌معنای آرایش و تزیین است و در سطحی باطنی و معنوی، به فرایند کسب فضیلت‌های اخلاقی اطلاق می‌گردد. این دوگانگی معنایی، غنای واژه را نشان می‌دهد و آن را به مفهومی کلیدی در هر دو حوزه‌ی زیبایی‌شناسی ظاهری و کمال‌گرایی درونی تبدیل می‌کند.

فرهنگ معین

(تَ یِ ) [ ع. تحلیة ] (مص م. ) زیور بر نهادن، زینت دادن.

فرهنگ عمید

به زیور آراستن، زینت دادن.

فرهنگ فارسی

۱-( مصدر )زیور بر نهادن پیرایه بستن آراستن.۲- یکی از مراتب قو. عقل عملی و آن آراسته شدن با وصاف ستوده و خصال پسندیده است.
تحلئه

ویکی واژه

تحلیة
زیور بر نهادن، زینت دادن.