تحرز

تحرز به معنای احتیاط و مراقبت در انجام امور و پرهیز از خطرات و آسیب‌هاست. این واژه در بسیاری از زمینه‌ها کاربرد دارد، از جمله در زندگی روزمره، روابط اجتماعی و حتی در مسائل حقوقی. در زندگی روزمره، تحرز می‌تواند به معنای اتخاذ تدابیر لازم برای حفظ سلامت و ایمنی خود و دیگران باشد. به عنوان مثال، رعایت نکات ایمنی هنگام رانندگی یا استفاده از وسایل برقی در منزل، نمونه‌هایی از آن هستند که می‌توانند از بروز حوادث ناگوار جلوگیری کنند. در روابط اجتماعی، این کلمه به معنای توجه به رفتارها و گفتارهای خود و دیگران است تا از بروز سوءتفاهم‌ها و تنش‌ها جلوگیری شود. این نوع احتیاط می‌تواند به تقویت روابط انسانی و ایجاد فضایی آرام و دلپذیر کمک کند. در عرصه حقوقی نیز تحرز اهمیت بالایی دارد، زیرا افراد باید در قراردادها و توافقات خود به نکات قانونی توجه کنند تا از بروز مشکلات و اختلافات در آینده جلوگیری نمایند. بنابراین، این واژه به عنوان یک اصل اساسی در زندگی انسان‌ها شناخته می‌شود که نه تنها به حفظ امنیت و سلامت فردی کمک می‌کند، بلکه به بهبود کیفیت زندگی اجتماعی و قانونی نیز می‌انجامد. با توجه به اهمیت این مفهوم، لازم است که همگان به تحرز توجه بیشتری داشته باشند و آن را در جنبه‌های مختلف زندگی خود به کار گیرند تا از بروز خطرات و چالش‌های احتمالی جلوگیری کنند و زندگی سالم‌تری را تجربه نمایند.

لغت نامه دهخدا

تحرز. [ ت َ ح َرْ رُ ] ( ع مص ) خویشتن را نگاه داشتن. ( دهار ). تحرز از چیزی؛ پرهیز کردن و خویشتن را نگاه داشتن از آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). توقی. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). احتراز و پرهیز. ( فرهنگ نظام ): آن دیگری که تحرزی داشت... با خود گفت غفلت کردم. ( کلیله و دمنه ). خردمندان... از جنگ عزلت گرفته اند و از بیدار کردن فتنه... تحرز... واجب دیده. ( کلیله و دمنه ). دمنه... با دل قوی، بی تردد و تحرز، با وی [گاو] سخن گفت. ( کلیله و دمنه ). از دریا و آتش تحرز و تجنب ممکن است واز خشم پادشاه ناممکن و متعذر. ( سندبادنامه ص 72 ).

فرهنگ معین

(تَ حَ رُّ ) [ ع. ] ۱ - (مص ل. ) خود را نگه داشتن. ۲ - خودداری کردن.

فرهنگ عمید

۱. خود را نگه داشتن، خویشتن را نگه داری کردن، پرهیز کردن.
۲. خودداری.

فرهنگ فارسی

۱-( مصدر )درپناه شدن. ۲- خویشتن داشتن پرهیزیدن. ۳- ( اسم ) خویشتن داری پرهیز. جمع: تحرزات.

ویکی واژه

خود را نگه داشتن.
خودداری کردن.

جملاتی از کلمه تحرز

هرچند علما از محاربت احتراز فرموده‌اند، لکن تحرز به وجهی که مرگ در مقابله آن غالب باشد ستوده نیست.»

و در حقیقت سماع و تفاوت وجد سخن بسیار است، این کتاب احتمال آن نکند خوض نکرده‌ایم در بیان حقایق که غرض تصحیح احوال متصوفه بود به دلیل شرعی، هر کلمه‌ای را به دلیلی از سنت موکد کردیم، و از شرع حقایق و نشر معانی تحرز نموده.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم