رافع به معنای از بین برنده یا رفعکننده است و بهطور معمول در متون دینی، ادبی و حقوقی برای اشاره به کسی یا چیزی که مشکل یا مانعی را برطرف میکند، به کار میرود. این واژه در زبان فارسی با بار معنایی مثبت و نیکو استفاده میشود و نشاندهنده توانایی فرد یا شیء در ایجاد تغییرات مثبت است. یک رافع ایدهآل باید دارای ویژگیهایی از جمله توانایی حل مسائل، خلاقیت در ارائه راهحلها، صبر و استقامت در مواجهه با چالشها و همچنین توانایی برقراری ارتباط مؤثر با دیگران باشد. این ویژگیها به او کمک میکند تا بهطور مؤثر مشکلات را شناسایی و برطرف کند و در نتیجه به بهبود شرایط کمک نماید.
رافع
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - بر دارنده بلند کننده بالا برنده. ۲ - بردارنده قصه بشاه یا امیر یا والی عرض حال دهنده. ۳ - رساننده حدیث به حضرت رسول ( ص ). ۴ - رفع دهنده کلمه.
هندی سید محمد کاظم فرزند ابو القاسم و برادر سید احمد حسین وی از شعرای هندوستان و در خدمت شاه فرخ سیر بود
فرهنگ اسم ها
معنی: فرازنده، دادخواه، رساننده حدیث از حضرت رسول ( ص )، ( در قدیم ) رفع کننده، از میان برنده و نابود کننده، برپا دارنده، بلند کننده، آورنده، رساننده، از نام ها و صفات خداوند، ( اعلام ) رافع بن هرثمه [قرن سوم قمری]، سردار عرب در خراسان، ابتدا در دربار طاهریان بود، پس از قدرت یافتن یعقوب لیث و گرفتن نیشابور به او پیوست، هنگامیکه خلیفه خراسان را به محمدبن طاهر داد رافع نایب او شد و توانست طبرستان را بگیرد امّا پس از آنکه خلیفه با عمرولیث آشتی کرد و خراسان را دوباره به او داد رافع به ری رفت و با جمع آوری لشکری به جنگ با عمرولیث شتافت، در این جنگ شکست خورد و کشته شد، بالا برنده، اوج دهنده
جملاتی از کلمه رافع
مگذر پایمال دیار مذلتم یا باریء البریه، یا رافع السما
آن مَضجع ملایک و این مرجع ملوک آن دافعکبایر و این رافعکبار
بر ما مبین اگر همه در خواب غفلتیم بر خود ببین که رافع هر ابتلا تویی