واژه درود یک اصطلاح فارسی است که در فرهنگ معین به معنای دعا، ستایش، سلام و رحمت تعریف شده است. برخلاف برخی ادعاها، واژه درود که مردم ایران باستان هنگام ملاقات با یکدیگر به کار میبردند، به معنای چوب نیست. اگرچه برای این واژه دو معنا وجود دارد، اما درودی که مردم به یکدیگر میگفتند هیچ ارتباطی با معانی چوب یا نجاری ندارد. این واژه از واژه اوستایی دْرُوَت گرفته شده که به معنای تندرستی و سلامتی است و امروزه به شکل درستی درآمده است. با این حال، این ادعا نیز فاقد سندیت و اعتبار است. به طور کلی، معنای دقیق درود و ریشه آن در ابهام قرار دارد و اثبات آن ممکن نیست. با این وجود، پس از اسلام، این واژه حتی توسط مسلمانان نیز به عنوان معادل سلام مورد استفاده قرار گرفت.
درود
لغت نامه دهخدا
درود. [ دُ ] ( اِ ) به معنی صلوات است که از خدای تعالی رحمت و از ملائکه استغفار و از انسان ستایش و دعا و از حیوانات دیگر تسبیح باشد. ( برهان ) ( از غیاث ) ( از آنندراج ) ( از جهانگیری ). با لفظ گفتن و فرستادن و رسیدن و رساندن و دادن مستعمل است. ( آنندراج )
فرهنگ معین
( ~. ) (اِ. ) ۱ - چوب، تخته. ۲ - درخت بریده شده.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - چوب تخته. ۲ - درخت.
ایستگاه راه آهن لرستان واقع در ۴۶۷ هزار گزی تهران
فرهنگ اسم ها
معنی: سلام، ثنا، ستایش، نیایش، دعا، رحمت، سلام و آفرین، سلام و آفرین بر تو ( شما ) باد
جملاتی از کلمه درود
به فرمانده ی کوفه پیغام داد که از من درود فزون بر تو باد
پس از آن افسر و فهیمی را بده از من درود بیپایان