چندش به معنای احساس ناخوشایند یا انزجار از چیزی است. این واژه زمانی به کار میرود که فرد نسبت به یک موضوع یا شیء احساس بیمیلی و تنفر دارد. در زمینه غذا، برخی از غذاها به دلیل ظاهر، طعم یا مواد اولیهشان میتوانند احساس چندش را ایجاد کنند.
چندشآورترین غذاهای دنیا در نقاط مختلفی وجود دارند که ممکن است برای برخی افراد غیرقابل تحمل باشند. از جمله این غذاها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
مدفوع پتارمیگان، پنیر کرمزده، بوداگ، جنین اردک نیمپز، هشتپا، سر ماهی سالمون گندیده، فوگو، بینی ژلهای گوزن شمالی.
این غذاها برای بسیاری از افراد، به دلیل ظاهر یا طعمشان، چندشآور محسوب میشوند.
چندش. [ چ ِ دِ ] ( اِ ) لرز تند که با سرما نبود. لرزش نامطبوعی که در اعصاب آدمی پیدا شود، آنگاه که کاردی یا شیشه نوک تیزی را برشیشه و امثال آن کشند. حالتی نامطبوع که از دیدن جراحتی صعب یا شنیدن آواز کشیده شدن نوک تیزی بر فلز وچوب سخت یا چیزی دیگر مزاجهای عصبانی را دست دهد.
- چندش شدن؛ چندش آمدن کسی را. چندشم شد. چندشش آمد: از دیدن مار چندشم شد. از شنیدن آواز کشیدن نوک کارد به چینی چندشم شد.
- چندش شدن کسی را؛ سردی پیاپی که پیش از تب لرز محسوس شود. ( یادداشت مؤلف ).
(چِ دِ ) [ په. ] (اِمص. ) (عا. ) حالت بیزاری که از دیدن چیز ناپسند به انسان دست می دهد.
حالتی که از دیدن چیزی ناخوشایند به انسان دست بدهد.
حالت اشمئزازکه ازدیدن چیزی ناپسنددست دهد
( اسم ) حرکت اعصاب شخص توام با نفرت از چیزی.
💡 عاجزی گر تا سمرقندش بری ور بری دانم که تا چندش بری
💡 دلی دارم که هر چندش بیازاری نیازارد نه دل سنگست پنداری که آزردن نمیداند
💡 اورکها به صورت موجوداتی چندشآور و بدبخت به تصویر کشیده شدهاند که همه حتی خودشان از آنها نفرت دارد. آنها از اربابانی که به آنها خدمت میکنند نیز نفرت دارند و تنها از روی ترس کار میکنند. اورکها توان ساخت هیچ چیز زیبایی را ندارند و هرچه میسازند برای آسیب رساندن به دیگران است.
💡 از جهان چندش که جستم هیچ بانگی برنخاست خم که در میخانه پر گردید از می بی صداست