پرورش

پرورش به معنای عمل تربیت و مراقبت از موجودات است. این فرآیند شامل تیمار کردن و رعایت نیازهای فردی یا جمعی می‌شود. این عمل به عنوان عمل پروردن، به معنای تعلیم و تربیت نیز به کار می‌رود و در واقع به ایجاد بستر مناسب برای رشد و شکوفایی افراد اشاره دارد. در این راستا، توجه به جزئیات و نیازهای خاص هر موجود از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. این کلمه می‌تواند شامل ملاحظات عاطفی و شناختی باشد و هدف آن ارتقاء توانایی‌ها و استعدادهای نهفته است. در نهایت، یک فرآیند چند بعدی است که به انسجام و رشد سالم افراد کمک می‌کند.

لغت نامه دهخدا

پرورش. [ پ َرْ وَ رِ ] ( اِمص ) اسم مصدر از پروردن. عمل پروردن. تیمار. مراعات. رعایت. تربیت. تربیه. تعلیم. تأدیب. ترشیح

فرهنگ معین

(پَ وَ رِ ) [ په. ] (اِمص. ) ۱ - آموزش، تعلیم. ۲ - غذا، خورش.

فرهنگ عمید

۱. عمل پروردن: پرورش ماهی.
۲. تربیت.
۳. (اسم ) مجموعۀ هنجارهای جامعه، آداب.
۴. [قدیمی] پرورده شدن.
۵. (اسم ) [قدیمی] خورش، خوراک.
* پرورش دادن: (مصدر متعدی )
۱. پروراندن.
۲. تربیت کردن.
* پرورش یافتن: (مصدر لازم ) = پرورش

فرهنگ فارسی

تربیت، عمل پروردن، پرستاری، خوراک هم گفته اند
( اسم ) جوششی که از اعضای مردم بر آید و آنرا بعربی بثر گویند.

جملاتی از کلمه پرورش

کار تو این است که دل پروری پرورش آمد همه کار چمن
نیافت پرورش از چشمه سار آب حیات براستی چو تو سروی ببوستان کرم
برون رفت هرکس زبهر خورش بیاورد هرکس پی پرورش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم