نیل

نیل

نیل، بزرگ‌ترین رودخانه در قسمت شرقی و شمال شرقی آفریقا و یکی از طولانی‌ترین رودهای جهان است. طول آن از منبع اصلی‌اش که در مرزهای تانزانیا و رواندا-بروندی قرار دارد، تا دریای مدیترانه به ۶۷۰۰ کیلومتر می‌رسد. این رودخانه مساحت وسیعی را زهکشی می‌کند. این رود به‌طور خاص از ترکیب دو رود آبی و سفید در ناحیه خرطوم شکل می‌گیرد و حدود ۲۰۰۰ کیلومتر طول دارد. در پایین قاهره در مصر، این رود وارد دلتای معروف خود می‌شود و از کانال‌های دمیاط و رشید عبور می‌کند. بین خرطوم و اسوان، به دلیل سقوط از ارتفاع ۲۸ متری، شش آبشار به نام آبشارهای نیل شکل می‌گیرد که اعراب به آن‌ها شلالات نیل می‌گویند. طغیان سالانه و منظم آن به دلیل افزایش آب نیل آبی ناشی از بارش‌های شدید موسمی در ناحیه حبشه است. منبع آبی از کوه‌های آتشفشانی و مرتفع منطقه آبیسینی می‌باشد، در حالی که منبع نوع سفید دریاچه ویکتوریا است. تلاش‌ها برای کنترل طغیان این رود  از ۴۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح آغاز شده است.

لغت نامه دهخدا

نیل. [ ن َ ] ( ع اِ ) عطیه. دهش. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). بخشش. انعام. ( فرهنگ فارسی معین ): 
نال زرین تن سیمین دل مشکین سر توست 
آنکه هست از کف او سائل و زائر را نیل.سوزنی ( از فرهنگ فارسی معین ). || جایزه. ( فرهنگ فارسی معین ). آنچه بدان نایل شوند. ماینال. ( از اقرب الموارد ). || آن بود که ابتهاج نماید به ملازمت افعال پسندیده و مداومت سیرت ستوده. ( اخلاق ناصری از فرهنگ فارسی معین ). || ( اِمص ) دریافت مراد و مقصود. ( فرهنگ فارسی معین ). وصول. حصول. رجوع به معنی بعدی شود: 
نیل مراد بر حسب فکر و همت است 
از شاه نذر خیر و ز توفیق یاوری.حافظ.|| ( مص ) یافتن. ( ترجمان علامه جرجانی ص 102 ) ( زوزنی ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). رسیدن. ( زوزنی ) ( دستورالاخوان ) ( آنندراج ). نائل شدن. رسیدن به کاری و مطلوبی. نال. نالة. رسیدن به مقصود و مراد و مطلوب و یافتن و به دست آوردن مطلوب. || جوانمرد و بسیارعطا گردیدن. نائل. ( از منتهی الارب ). || دادن. ( از ناظم الاطباء ). || دشنام دادن. ( از ناظم الاطباء ). سب. ( از اقرب الموارد ).
نیل. ( اِ ) گیاهی است که عصاره آن را نیله و نیلج گویند و بدان رنگ کنند. برگ نیل را با آب گرم می شویند و کبودگی و کدورت آن دور کنند و آب را نگاه دارند تا همچو گل به تک نشیند پس آب را می ریزند و نیله را خشک کنند، و آن مبرد است و مانع جمیع اورام در ابتدا... ( از منتهی الارب ). حشیشی است عصاره وی را نیلج خوانند و شجره وی را عظم خوانند و نیکوترین ورق وی سبز بود که به سرخی زند. ( از ابن بیطار ). نیل مأخوذ از سنسکریت و آن یک نوع گیاهی است که آن را وسمه و رنگ گویند و به تازی کتم گویند و سدوس نیز گویند. ماده ملونه ای که از برگ این گیاه به دست می آورند و در رنگ رزی استعمال می نمایند. ( ناظم الاطباء ). ماده ای است آبی رنگ که از برگ انواع مختلفه درختچه نیل به دست می آید. درختچه نیل از تیره پروانه واران است و دارای برگهای مرکب شانه ای و پوشیده از کرک، گلهایش قرمز یا صورتی رنگند که دارای آرایش خوشه یا سنبله می باشند، میوه اش غلاف مانند است شبیه میوه لوبیا. در حدود 250 نوع از این گیاه شناخته شده که همگی متعلق به نواحی گرم کره زمینند و بیشتر به منظور استفاده ماده آبی رنگ از برگ آنها کشت می شوند. ماده رنگی نیل را در نقاشی و جهت خوشرنگ کردن لباسهای سفید پس از شستشو به کار می برند. دانه های این گیاه به نام تخم رنگ موسومند. نیلنج. درخت رنگ. ( از فرهنگ فرهنگ معین ): از کرمان زیره وخرما و نیل و نیشکر و پانیذ خیزد. ( حدود العالم ).

فرهنگ معین

(نَ یا نِ ) [ ع. ] (مص ل. ) رسیدن به مطلوب.
(اِ. ) ۱ - ماده ای است آبی رنگ که از برگ انواع درختچة نیل به دست می آید. ۲ - درختچه ای است از تیرة پروانه واران، دارای برگ های مرکب و گل های قرمز یا صورتی، بیشتر به منظوراستفادة مادة آبی رنگ از برگ آن ها کشت می شود.

فرهنگ عمید

رسیدن به مطلوب، به دست آوردن مطلوب، رسیدن به مراد و مقصود خود.
گیاهی با برگ های شبیه برگ اقاقیا، شاخ و برگ به هم پیچیده، و گل های سرخ خوشه ای که از مادۀ به دست آمده از شاخه های آن در رنگرزی و نقاشی استفاده می شود.

فرهنگ اسم ها

اسم: نیل (دختر) (سانسکریت) (طبیعت) (تلفظ: nil) (فارسی: نيل) (انگلیسی: nil)
معنی: نام یک گیاه، ( در گیاهی ) ماده ای گیاهی و آبی رنگ که در نقاشی و برای خوش رنگ کردن پارچه های سفید پس از شستشو به کار می رود، ( در گیاهی ) گیاهی علفی یا درختچه ای از خانواده ی نخود و کرک دار که از برگ های آن ماده ای رنگی به دست می آید، ( در قدیم ) اسفند سوخته که برای دفع چشم زخم بر پیشانی و بناگوش کودکان می مالیدند

دانشنامه آزاد فارسی

نیل (گیاهان)(indigo)
بوته رنگ گیاهی بنفش ـ آبی طبیعی، حاصل از چند گیاه گرمسیری، از جمله بوتۀ نیل، جنس Indigofera، از خانوادۀ بقولات یا لوبیاسانان. امروزه مواد رنگی مصنوعی جانشین آن شده اند. نیل در گذشته یکی از اقلام عمدۀ صادراتی هند بود. تاریخچه استفاده از نیل به ۱۶ قرن قبل از میلاد در مصر می رسد. مصریان برخی مومیایی ها را با پارچه های نیلی شده پوشانده بودند. در ایران، از قدیم الایام آن را به صورت نیل یا وسمه، برگ نیم کوب گیاه نیل، و مخلوط با حنا، برای رنگ کردن موی سر، استفاده می کرده اند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی لَن تَنَالُواْ: هرگز نمی رسید(نیل به معنای رسیدن به چیزی است )
معنی لَن یَنَالَ: هرگز نمی رسد (نیل به معنای رسیدن به چیزی است )
معنی لَا یَنَالُ: نمی رسد(نیل به معنای رسیدن به چیزی است )
تکرار در قرآن: ۱۲(بار)
رسیدن. «نالَ مَطْلُوبَهُ نَیْلاً» یعنی به مطلوبش رسید.. خدا حتما شما را امتحان می‏کند به شکاری که دستها و نیزه‏هاتان به آن می‏رسد. ایضا نیل مصدر از برای مفعول است به معنی منیل مثل. از دشمن به مطلوبی و غلبه و غنیمتی نمی‏رسند مگر اینکه به آنها عمل صالح نوشته می‏شود.
نیل
نیل
نیل
نیل
نیل
نیل

جملاتی از کلمه نیل

یکی تخت بر کوههٔ ژنده پیل ز پیروزه تابان به کردار نیل
شمشیر چو نیلوفر تو صحرا از خون عدو لاله زار کرده
گرچه از کنعان بود تا رود نیل یکهزار و سیصد و هفتاد میل
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم