مرجان

مرجان

مرجان دریایی یکی از موجودات ساده است که در شاخه مرجانیان و رده گل‌سان‌زیان طبقه‌بندی می‌شود. این واژه ریشه عربی دارد و در زبان فارسی به واژه‌های وُسَد یا بُسَد اشاره می‌شود. این واژه همچنین به عنوان نامی دخترانه در فرهنگ ایرانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به عنوان مثال، یکی از خوانندگان مشهور و محبوب ایرانی با این نام هنری در زمینه‌های خوانندگی و بازیگری فعالیت می‌کرد. علاوه بر این، این واژه به دلیل شباهت رنگ مرجانی به این موجود نیز به کار می‌رود. حدود ۵۴۰ میلیون سال پیش به‌عنوان نتیجه همزیستی یک حیوان و یک جلبک تک‌سلولی در بدن برخی موجودات مرکب، بر روی زمین پدیدار شدند. در طبقه‌بندی‌های قدیمی‌تر، در سلسله بی‌مهرگان، شاخه کیسه‌تنان و رده آنتوزوا قرار می‌گرفتند. آن ها معمولاً در کلنی‌های فشرده‌ای زندگی می‌کنند که شامل هزاران پولیپ مشابه است. این گروه از جانداران، صخره‌سازان مهمی هستند که در اقیانوس‌های مناطق گرمسیری سکونت دارند و برای ایجاد یک پوسته اسکلتی سخت، کربنات کلسیم ترشح می‌کنند. این پولیپ‌ها، اسکلتی آهکی تولید می‌کنند که با گذشت زمان به صخره مرجانی تبدیل می‌شود. آن ها از ترکیب پولیپ‌های زنده و یک نوع میکروجلبک تک‌سلولی به نام زوگزانتله تشکیل شده‌اند. هر کلنی از پولیپ‌ ها از نظر ژنتیکی منحصر به فرد است. پولیپ‌ها موجودات بی‌مهره‌ای هستند که ضخامت آن‌ها تنها چند میلی‌متر و طولشان چند سانتی‌متر است. هر پولیپ دارای یک دهان مرکزی است که به حفره داخلی بدن متصل می‌شود و اطراف آن را مجموعه‌ای از تانتاکول‌ها احاطه کرده‌اند. زندگی یک پولیپ از مرحله لارو کوچک و شناوری آغاز می‌شود که به اندازه سر یک سنجاق است. این لارو به یک زیرساخت سخت متصل می‌شود و پس از آن دیگر حرکت نمی‌کند و از طریق جوانه‌زنی تکثیر می‌گردد. همچنین می‌توانند به‌صورت جنسی تولید مثل کنند؛ به‌طوری که پولیپ‌های هر گونه به‌طور همزمان گامت‌های خود را در طول یک تا چند شب، معمولاً در شب‌های ماه کامل، آزاد می‌کنند.

لغت نامه دهخدا

مرجان. [ م َ ] ( ع اِ ) بسد. ( ذخیره خوارزمشاهی ) ( فرهنگ اسدی ) ( منتهی الارب ) ( تحفه حکیم مؤمن ). حجر شجری. وسد. قورل. خروهک. کامه. بستام. قودالیون. قورالیون. ( یادداشتهای مؤلف ). مسموع است که مرجان به معنی جوهر سرخ رنگ است در آب دریای شور مثل نبات می روید چون از آب بیرون می آرند سنگ می گردد و گاهی مثل چوب کرم خورده می شود. ( غیاث اللغات ). نوعی از شبه سرخ و آن شاخ درخت دریائی است. ( منتهی الارب ). شیئی است آهکی که حیوان دریائی آن را همچو حفیظی و حرزی از برای جسم خود می سازد و مرجان در زیر آب موجود می باشد و چون صخره بر بالای یکدیگر قرار دارد و بسیار اوقات تل های مرجانی سبب شکستن کشتی میگردند. به رنگهای مختلف و جور به جور یافت می شود سفید یا قرمز بعضی دارای شاخ و برگند. ( از قاموس کتاب مقدس ). بیرونی در کتاب احجار نفیسه گوید: حجر شجری ریشه اش را مرجان و شاخه ها را بسد گویند. ( لکلرک، کتاب چهارم ص 481 ص 11 ). نباتی دریائی است بین نبات و حجر، و گفته اند آن حجر بحری است. ( از بحرالجواهر ). سنگ سرخ رنگی است به صورتی شاخه شاخه، و معدن آن در موضعی از بحر قلزم است در ساحل افریقیه معروف به مرسی الخزر، در کف دریا چون گیاهی می روید. ( از صبح الاعشی ). مرجان جانوری است دریازی از رده مرجانها که دارای پایه آهکی است و در دریای گرم می زید و دارای انواع و گونه های بسیار است. قورال. قرالیون. پایه آهکی مرجان قرمز که جزو احجار کریمه است و در جواهرسازی مورد استعمال دارد بسد نامیده می شود. مرجانها رده ای است از کیسه تنان که دریازی هستند و اکثر به صورت اجتماع زندگی می کنند. مرجانها از جانوران گیاهی شکلند و بر روی تخته سنگها در نقاط کم عمق دریاهای گرم می زیند. زندگی انفرادی در مرجانها بندرت دیده می شود و غالباً مستعمره های بسیار بزرگی درست می کنند. شکل خارجی مرجان استوانه ای است که در قاعده به صفحه ای پهن موسوم به صفحه پائی ختم می شود. سلولهای صفحه پائی جهت ثابت نگه داشتن حیوان مواد آهکی ترشح می کنند. از تجمع این مواد آهکی تدریجاً پایه ای آهکی برای حیوان بوجود می آید و چون مرجانها به صورت اجتماع می زیند. به سبب تجمع پایه های آهکی آنها گاهی جزایر مرجانی و یا سدهای مرجانی در دریا تولید می شود. در انتهای دیگر بدن دهان جانور قرار دارد که دور آن را شکافها احاطه می کنند. عده شاخکها متغیر است، گاهی شش یا مضرب شش و گاهی هشت است. مبنای تقسیم بندی مرجانها بر روی تعداد همین شاخهاست. در صورتی که تعداد شاخکها هشت تا باشد آنها را «اوکتوکورالیر» یا «آلسیونر» گویند در صورتی که تعداد آنها شش یا مضربی از شش باشد آنها را «هکزاکورالیر» یا «زوآنتر» نامند. نمونه ای از مرجانهای هشت شاخکی مرجان قرمز است که دارای پایه آهکی قرمز و یا گلی رنگ می باشد. این مرجان مستعمره های بزرگی در اعماق بین 60 تا 150 متر دریا به وجود می آورد. از پایه های این گونه مرجان در جواهر سازی استفاده می شود و به همین جهت سالانه مقادیر زیادی از این قسم مرجان در بحر احمر و بحرالروم ( دریای مدیترانه ) صید میشود. معمولاً مرجانی را که در ردیف احجار کریمه نام می برند و بنام بسد نیز مشهور است پایه گلی رنگ همین مرجان است. نمونه مرجانهای دسته دوم یعنی آنهائی که شش شاخک یا مضربی از شش هستند آنمونیا است که بر روی صدف خالی نرم تنان که قبلاً بوسیله یک جانور بندپا بنام پاگور اشغال شده ثابت می شود و با آن زندگی اشتراکی تشکیل می دهد. ( فرهنگ فارسی معین ): و به نزدیک طبرقه [به ناحیت مغرب ] اندر دریا معدن مرجان است سخت بسیار و اندر همه جهان جائی دیگر نیست. ( حدود العالم ).

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع. ] (اِ. ) نوعی از جانوران دریایی شبیه به گیاه که مانند گیاه به زمین نمی چسبد.

فرهنگ فارسی

دهی جزئ دهستان بالا بخش طالقان شهرستان تهران. دارای ۵۷٠ تن سکنه. محصول: غلات سیب زمینی لوبیا گردو میوه. صنایع دستی:جاجیم و گلیم بافی
( اسم ) ۱- جانوریست دریازی از رد. مرجانها که دارای پای. آهکی است و در دریاهای گرم میزید و دارای انواع و گونه های بسیار است قورال قرلین خراهک.۲ - پای. آهکی مرجان قرمز که جزو احجار کریمه است و در جواهر سازی مورد استعمال دارد: بسد. ۳- مروارید ( باینمعنی در عربی استعمال شده ). یا مرجان پرورده. ۱- لب معشوق. ۲- شراب انگوری. یا مرجانها. ردهایست از کیسه تنان که دریازی هستند و اکثر بصورت اجتماع زندگی میکنند. مرجانها از جانوران گیاهی شکلند و بر روی تخته سنگها در نقاط کن عمق دریاهای گرم میزیند. زندگی انفرادی در مرجانها بندرت دیده میشود و غالبا مستعمرههای بسیار بزرگی درست میکنند. شکل خارجی مرجان استوانهیی است که در قاعده بصفحهای پهن موسوم بصفح. پایی ختم میشود. سلولهای صفح. پایی جهت ثابت نگهداشتن حیوان مواد آهکی ترشح میکنند. از تجمع این مواد آهکی تدریجا پایهای آهکی برای حیوان بوجود میاید و چون مرجانها بصورت اجتماع میزیند بسب تجمع پایه های آهکی آنها گاهی جزایر مرجانی و یاسدهای مرجانی در دریاها تولید میشود. در انتهای دیگر بدن دهان جانور قرار دارد که دور آنرا شکافها احاطه میکنند. عد. شاخکها متغیر است: گاهی شش یا مضرب شش و گاهی هشت است: گاهی شش یا مضرب شش و گاهی هشت است. مبنای تقسیم بندی مرجانها بر روی همین تعداد شاخکها است. در صورتیکه تعداد شاخکها هشت تا باشد آنها را او کتو کورالیر یا آلسیونرگویند. در صورتیکه تعداد آنها را هکزاکورالیر یا زو آنتر نامند. نمونهای از مرجانهای ۸ شاخکی مرجان قرمز است که دارای پای. آهکی قرمز و یا گلی رنگ میباشد. این مرجان مستعمره های بزرگی در اعماق بین ۶٠ تا ۱۵٠ متر دریا بوجود میاورد. از پایه های این گونه مرجان در جواهرسازی استفاده میکنند و بهمین جهت سالانه مقادیر زیادی از این قسم مرجان در بحراحمر و بحرالروم ( مدیترانه ) صید میشود ( معمولا مرجانی را که در قسمت احجار کریمه نام می برند و بنام بسد نیز مشهور است پای. گلی رنگ همین مرجان است ). نمون. مرجانهای دست. دوم یعنی آنهایی که دارای۶ شاخک یا مضربی از شش هستند آنمونیا است که برروی صدف خالی نرم تنانی که قبلا بوسیل. یک جانور بند پا بنام پاگور اشغال شده ثابت میشود و با آن زندگی اشتراکی تشکیل میدهد.

فرهنگ اسم ها

اسم: مرجان (دختر) (عربی، سریانی) (تاریخی و کهن، طبیعت) (تلفظ: marjān) (فارسی: مرجان) (انگلیسی: marjan)
معنی: نوعی جاندار دریایی، مروارید، ( سریانی )، جانور بی مهره ی کوچک دریایی که پوشش آهکی ترشح می کند و نسل های جدید آن روی بقایای نسل قدیمی زندگی می کنند و جزایر مرجانی را بوجود می آورند، بقایای قرمز رنگ رسوب یافته از همین جانور که از آن در جواهر سازی و ساخت اشیای زینتی استفاده می شود، کنایه از لب معشوق و شراب است به سبب سرخی رنگ آن، معرب از سریانی، جانور بی مهره کوچک دریایی، بقایای قرمز رنگ رسوب یافته از همین جانور که در جواهرسازی کاربرد دارد
مرجان
مرجان

جملاتی از کلمه مرجان

سیه روی فرزند مرجانه باد که او داد این خاندان را به باد
چون دهد چشم ترم اشک به دامان بیرون ز آستین بحر کند پنجه مرجان بیرون
نماند از نارسایی مدی از احسان درین دریا به سیلی سرخ دارد روی خود مرجان درین دریا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم