این کلمه دارای معانی متعددی است که همگی حول محور نقش و تأثیرگذاری یک موجود، فرد یا عنصر در وقوع یک پدیده، انجام یک عمل، یا اداره امور میچرخند.
آن چه باعث به وجود آمدن چیزی شود: اصلیترین و گستردهترین معنای عامل، به موجود یا چیزی اشاره دارد که سبب یا موجب پیدایش یک پدیده، وضعیت یا تغییر میشود. این معنا به نقش علت یا محرک یک اتفاق یا فرآیند تأکید دارد.
عمل کننده: در معنای دوم، به کسی گفته میشود که عمل یا کاری را انجام میدهد و مسئول اجرای عملی مشخص است. در این معنا، عامل نقش یک فرد یا موجود فعال را دارد که وظیفه انجام یک کار را بر عهده گرفته است.
متخصص: در برخی کاربردهای محاورهای و عامیانه،این کلمه به عنوان صفت به فردی گفته میشود که دارای مهارت، تخصص و توانمندی خاصی است. این معنا بیشتر در زبان محاورهای یا اصطلاحات روزمره به کار میرود و به فردی اشاره دارد که در کاری خبره و توانمند است، به گونهای که میتوان روی او حساب ویژهای باز کرد.
مدیر مالی یا ملکی: این کلمه در معنای چهارم به فردی گفته میشود که به نمایندگی از دیگری، امور مالی، ملکی یا تجاری او را اداره و مدیریت میکند. این کاربرد در امور حقوقی، تجاری و مالی بسیار متداول است و به کسی اطلاق میشود که به عنوان وکیل، مدیر یا نماینده قانونی، مسئولیت مدیریت داراییها، املاک یا حسابهای شخص یا سازمان دیگری را دارد.
والی یا حاکم: در معنای تاریخی و قدیمی، به والی یا حاکم منطقهای گفته میشد که مسئول اداره امور حکومتی و مالیاتگیری بود. این کاربرد در منابع تاریخی و متون کهن فارسی مشاهده میشود، جایی که عامل بزرگترین مأمور رسمی برای وصول مالیات و اجرای سیاستهای حکومتی در یک منطقه بود.
در ریاضیات: در علم ریاضیات، این اصطلاح به هر یک از عناصر تشکیلدهنده حاصل ضرب گفته میشود؛ یعنی عدد، حرف یا عبارتی که در یک ضرب حضور دارد و به عنوان جزء تشکیلدهنده آن محسوب میشود.
نماینده فروش: در معنای تجاری و اقتصادی، عامل به فردی گفته میشود که به عنوان نماینده رسمی یک شرکت، سازمان یا تولیدکننده برای فروش، بازاریابی و توزیع کالاها فعالیت میکند. این شخص یا شرکت قرارداد دارد که کالاهای تولیدی یا خدمات را به نمایندگی از صاحب کالا به مشتریان عرضه کند.