شاخسار

شاخسار به معنای شاخه یا انشعاب درختان است که به طور خاص به شاخه‌های بزرگ و قابل توجه درختان اشاره دارد.

تاریخچه و ریشه‌شناسی:

این کلمه از دو بخش شاخ و سار تشکیل شده است. شاخ به معنای بخش‌های برآمده و انشعاب یافته از درخت است و سار در اینجا به معنای سازماندهی یا تقسیم می‌باشد. بنابراین، شاخسار به طور کلی به معنای سازماندهی یا تقسیم‌بندی شاخه‌ها در یک درخت است.

کاربرد در طبیعت:

درختان به طور طبیعی دارای شاخسارهای متنوعی هستند که به آن‌ها کمک می‌کند تا نور خورشید را بهتر جذب کنند و به رشد و نمو خود ادامه دهند. آن‌ها همچنین نقش مهمی در اکوسیستم ایفا می‌کنند، زیرا محل زندگی بسیاری از پرندگان و دیگر موجودات زنده هستند.

استفاده‌های استعاری:

در زبان فارسی، این اصطلاح می‌تواند به عنوان استعاره‌ای برای توصیف ساختارهای پیچیده و متنوع در هر زمینه‌ای به کار رود.

در ادبیات:

در ادبیات فارسی، این واژه به عنوان یک نماد یا تصویر ادبی به کار می‌رود و ممکن است به توصیف طبیعت، احساسات انسانی و زیبایی‌های زندگی اشاره داشته باشد.

به عنوان اسم دخترانه:

شاخسار به عنوان یک اسم دخترانه فارسی می‌تواند به معنای فرزند یا دختری باشد که مانند شاخه‌های درختان در حال رشد و شکوفایی است. استفاده از این نام در فرهنگ ایرانی نشان‌دهنده ارتباط عمیق با طبیعت و زیبایی‌های آن است.

لغت نامه دهخدا

شاخسار. ( اِ مرکب ) جای انبوهی درختان بسیار شاخ. ( فرهنگ جهانگیری ). جایی از درخت که شاخهای بسیار رسته باشد. ( فرهنگ رشیدی ). شاخ سر. ( شعوری )

فرهنگ فارسی

قسمت بالای درخت که پرشاخ وبال باشد، شاخساره
۱ - قسمت اعلای درخت که پر شاخه باشد ۲ - جای انبوهی از درختان بسیار شاخ. ۳ - شاخه درخت. ۴ - ابزاری که از آن زرکشان و سیمکسان و آن قطعه آهنی است پهن و سوراخ سوراخ ( با سوراخهای کوچک و بزرگ ) که مفتول طلا و نقره را از آن گذرانند تا باریک و هموار گردد.

فرهنگ اسم ها

اسم: شاخسار (دختر) (فارسی) (تلفظ: shakhsar) (فارسی: شاخسار) (انگلیسی: shakhsar)
معنی: محل انبوهی شاخه های درخت

جملاتی از کلمه شاخسار

گر ندیدی شاخسار خشک هنگام بهار در بهار عشق کامم خشک و چشمم تر ببین
می پرد چون نامه اعمال، برگ از شاخسار باغ را صحرای محشر می کند فصل خزان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال چای فال چای