سکر

سکر

 سکر به موضوعاتی اشاره دارد که در زندگی روزمره و تعاملات اجتماعی ما نقش مهمی ایفا می‌کنند. این متن به بررسی احساسات، تجربیات و چالش‌هایی می‌پردازد که افراد در مواجهه با آن‌ها قرار می‌گیرند. می‌تواند به عنوان یک حالت ذهنی توصیف شود که در آن فرد احساساتی نظیر غم، شادی، اضطراب و یا آرامش را تجربه می‌کند. این احساسات می‌توانند تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند محیط، روابط اجتماعی و حتی وضعیت اقتصادی قرار گیرند. در واقع، به ما یادآوری می‌کند که زندگی با تمام پیچیدگی‌ها و چالش‌هایش، نیازمند درک عمیق‌تری از خود و دیگران است. از این رو، توجه به سکر می‌تواند به ما کمک کند تا با بهبود روابط اجتماعی و افزایش همدلی، کیفیت زندگی خود را ارتقا دهیم. این موضوع به ویژه در دنیای امروز که ارتباطات انسانی تحت تأثیر فناوری و رسانه‌های اجتماعی قرار گرفته، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. بنابراین، درک بهتر سکر و تأثیرات آن بر زندگی، می‌تواند به ما کمک کند تا در مواجهه با چالش‌ها و دشواری‌ها، به انتخاب‌های بهتری دست یابیم و به رشد شخصی و اجتماعی خود ادامه دهیم. در نهایت، سکر نه تنها یک وضعیت ذهنی، بلکه یک تجربه مشترک انسانی است که می‌تواند ما را به یکدیگر نزدیک‌تر کند و درک عمیق‌تری از زندگی و ارتباطات انسانی به ما بدهد.

لغت نامه دهخدا

سکر. [ س َ ] ( ع مص ) پر کردن و بستن نهر آب را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ). || افسون کردن کسی را. || ( اِ ) تره ای است از بهترین تره ها. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
سکر. [ س َ ک َ ] ( ع اِ ) می. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || نبیذ خرما. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 58 ) ( مهذب الاسماء ). || هرچیز که مست کند.( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || هرچیز که حرام است خوردن آن از میوه و جز آن. || سرکه. || طعام. || کشوث. || امتلاء و پری شکم. || خشم و خشم پنهان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
سکر. [ س َ ک ِ ] ( ع ص ) مست و همیشه مست. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || مصطکی. ( رشیدی ).
سکر. [ س ُک ْ ک َ ] ( معرب، اِ ) معرب شکر که طعام را بدان شیرین کنند. ( غیاث ). شکر معرب آن است. ( آنندراج ) ( مهذب الاسماء ) ( دهار ). رجوع به شکر شود. || خرمای تر و نیکو. || انگوری است که چون او را آفتی رسد از هم پاشد و آن بهترین انگورهاست. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). || سکرالعشر، شبنمی است که بر درخت عشر منعقد گردد بپاره های نمک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از تحفه حکیم مؤمن ). صمغی است که از درخت عشر یعنی اگر بیرون می آید در موضع گل وی خشک گردد جمع میشود و آنرا بدین نام خوانند. تیغال، شکرک کوهی. ( الفاظ الادویه ). رجوع به تحفه حکیم مؤمن و اختیارات بدیعی و فهرست مخزن الادویه شود.
سکر. [ س ُ ] ( ع اِمص )مستی. ( غیاث ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). || ( مص ) مست شدن. ( منتهی الارب ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ). || نشأه. ( غیاث ). || ( اِ ) شراب و آنچه مست گرداند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || در اصطلاح عرفانی مسکر یعنی مستی و عبارت از غیبت است بواسطه داروی قوی و سکر را زیادی است بر غیبت بوجهی زیرا صاحب سکر هرگاه ستونی در سکر نباشد مبسوط است و گاهی اخطار اشیاء از قلب او ساقط میشود در حال سکرش و این حال متساکر است. در شرح منازل است که سکر اشارت است به سقوط تمالک در طرب و از مقامات محبین است. دردستور است که سکر کیفیت نفسانیه است که موجب انبساطروح است و عبارت از غفلت است که عارض میشود بواسطه غلبه سرور و بالجمله هنگامیکه عشق و محبت به آخرین درجه برسد و بر قوای حیوانی و انسانی چیره گردد حالت بهت و سکر و حیرت پدید آید و سالک را مبهوت و متحیرو سرگردان میکند. لاهیجی گوید: سکر و حیرت و دهش و واله و هیمان است که از مشاهده جمال محبوب دست میدهدو گفته شده است که مرحله بیخودی را مرحله سکر گویند که در آن مرحله سالک را نه دین است و نه عقل و نه تقوی و نه ادارک و در مقام فنا و نیستی محو گشته و از شراب طهور سست و حیران و سر به خاک مذلت و نیستی نهاده. ( رساله قشیریه ص 38 ) ( شرح منازل ص 201 ) ( دستورج 2 ص 177 ). در شرح کلمات باباطاهر است که سکر حقیقی آن است که سالک در فنا مقام گیرد. «والسکر غفلة اهل الوصول ». ( فرهنگ علوم عقلی سجادی ص 300 ):

فرهنگ معین

(سُ ) [ ع. ] (اِمص. ) مستی.

فرهنگ فارسی

مست شدن ازنوشیدن شراب، حالتی که درمستی دست دهد
۱ - ( اسم ) مستی ( شراب و غیره ) مقابل هوشیاری. ۲ - ( اسم ) حالتی که بر اثر نوشیدن باده و غیره در شخص ایجاد شود. ۳ - آنچه که مست گراند.
مستی یا مست شدن یا شراب و شراب و آنچه مست گرداند.

جملاتی از کلمه سکر

مقبل‌ترین عالمی و طالع تو را هشت آسمان معسکر و هفت اختران سپاه
چونکه نام شه شنید او محو شد رفت در سکر و دگر با صحو شد
بوالحسن دان عسکری را در جهان بوالحکم دان مهر او در جان جان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال عشق فال عشق فال ماهجونگ فال ماهجونگ