سنوات

لغت نامه دهخدا

سنوات. [ س َ ن َ ] ( ع اِ ) ج ِسنة. ( غیاث ) ( منتهی الارب ). سالها. ( ناظم الاطباء ).
- سنوات آتیه؛سالهای آینده.
- سنوات ماضیه؛ سالهای گذشته.

فرهنگ معین

(سَ نَ ) [ ع. ] (اِ. ) سال ها. جِ سنه.

فرهنگ عمید

= سنه۲

فرهنگ فارسی

سالها، جمع سنه
( اسم ) جمع سنه سالها. یا سنوات ماضیه. سالهای گذشته.

ویکی واژه

سال‌ها. جِ سنه.

جمله سازی با سنوات

بنای اولیه این شهر در بین سنوات ۱۳۲۷–۱۳۲۳ هجری قمری بوسیله یوسف خان گرجی (سپهدار) فرماندار پادگان محل بنا گردیده است و بنام قلعه سلطان‌آباد نامیده شده است.
گاز جزیره قشم در سنوات گذشته برای اولین بار به وسیله شرکت ایران و انگلیس کشف و حفر شد به‌طوری‌که در منطقه کارگاه سه چاه نفت زده‌اند که عمق یکی از آن‌ها تا ۳۰۰۰ متر می‌رسد اما سر چاه‌ها را بسته‌اند
جمعی از کارگران بازنشسته مجتمع هفت تپه در اعتراض به نحوه محاسبه سنوات پایان خدمت خود بعد از گذشت ۹ ماه از بازنشستگی، در مقابل درب ورودی کارخانه تجمع کردند.
طبق فهرست قربانیان تارنمای یادبود یاسنواتس، که شامل بررسی‌ها تا سال ۲۰۰۷ است، نام و اطلاعات ۱۲٬۷۹۰ قربانی اردوگاه مشخص شده‌است.
إبراهیم الواثق بالله یا واثق اول (عربی: الواثق بالله) یک خلیفه عباسی در قاهره برای مملوکان بین سنوات ۱۳۴۰ و ۱۳۴۱ میلادی بود.
دوشنبه ۹ تیرماه، جمعی از کارکنان و بازنشستگان شرکت مخابرات ایران به دلیل مطالبات مربوط به عدم پرداخت رفاهیات و سنوات گذشته خود، مقابل در وزارت ارتباطات تجمع کرده و خواستار پرداخت قانونی حقوق و مزایای خود شدند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
جزئیات یعنی چه؟
جزئیات یعنی چه؟
انسجام یعنی چه؟
انسجام یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز