سمج

سمج در زبان فارسی به معنای مصر یا پافشاری‌کننده است. این واژه عمدتاً به فردی اطلاق می‌شود که در پی به‌دست‌آوردن چیزی یا رسیدن به هدفی، به‌طور مداوم و بی‌وقفه تلاش می‌کند و از پیگیری خود دست نمی‌کشد.

ویژگی‌ها 

پافشاری و اصرار: سمج به افرادی گفته می‌شود که در تلاش برای رسیدن به هدف خود، اصرار و پافشاری زیادی دارند و به آسانی از تلاش خود بازنمی‌گردند.

کنایه منفی: در برخی موارد، این واژه ممکن است به معنای منفی به کار رود و به افرادی اطلاق شود که با وجود ناپسند بودن یا نادرست بودن تلاش‌هایشان، به ادامه‌ی آن اصرار می‌ورزند. به عنوان مثال، ممکن است به فردی که در کار اشتباه خود پافشاری می‌کند، سمج گفته شود.

استقامت: سمج بودن به معنای استقامت و پایداری در مقابل مشکلات و چالش‌هاست و می‌تواند به عنوان یک صفت مثبت نیز تعبیر شود، به ویژه در زمینه‌هایی که نیاز به تلاش و کوشش مستمر وجود دارد.

لغت نامه دهخدا

سمج. [ س َ ] ( ع ص، اِ ) شیر چرب مزه برگشته. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).
سمج. [ س َ م ِ ] ( ع ص ) زشت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). بد. ناخوش. زشت. ( غیاث ): که از حرکات و افعال سمج پدرم لشکر مغول قصد این ملک دارند. ( جهانگشای جوینی ). || بدمزه. ( غیاث ). ناشیرین. ( مهذب الاسماء ).
سمج. [ س ُ ] ( اِ ) جایی را گویند در زیرزمین یا در کوه بجهت درویشان و فقیران یا گوسفندان بکنند. ( برهان ). نقب و حفره بزیر زمین اندرکنده. ( لغت فرس اسدی )

فرهنگ معین

(س مِ ) [ ع. ] (ص. ) ۱ - زشت، ناپسند. ۲ - بی حیا، پررو، ج. سماج.
(سُ مْ ) (اِ. ) = سمچ: ۱ - نقب، راه زیر - زمینی. ۲ - سرداب. ۳ - زندان زیرزمینی. ۴ - آغل گوسفندان در زیرزمین یا در کوه.

فرهنگ عمید

۱. سرداب.
۲. نقب، راه زیرزمینی.
۳. زندان زیرزمینی: در سمجی چون توانم آرمیدن / کز تنگی آن نمی توان خسبیدن (مسعودسعد: ۵۹۷ ).
۶. آغل گوسفند در کوه یا زیر زمین، سنب.
۱. دارای عادت به پیگری مُصرانه و معمولاً ناپسند: گدای سمج.
۲. مُصر، پیگیر.
۳. [قدیمی] قبیح، زشت، ناپسند.

فرهنگ فارسی

قبیح، زشت، ناپسند، بی شرم، سمیج هم گفته اند، سرداب، نقب، راه زیرزمینی، آغل گوسفند
( اسم ) ۱ - جایی که در زیرزمین پا در کوه جهت درویشان کنند. ۲ - راه زیر زمینی ۳ - سرداب. ۴ - محبس زیر زمینی. ۵ - آغل گوسفندان در زیر زمین یا در کوه.
مصر و مبرم و مصدع و متعب آنکه هر چه بدو جواب نفی گویند باز آید.

جملاتی از کلمه سمج

در «بیلی جین» جکسون دربارهٔ یک طرفدار سمج می‌خواند، که ادعا می‌کند جکسون پدر فرزند اوست. در «می‌خوای چیزی رو شروع کنی» او علیه شایعات و رسانه‌ها صحبت می‌کند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم