سفیداب

سفیداب

ماسک سفیداب به عنوان یک درمان طبیعی برای رفع لک‌ های صورت استفاده می‌شود. برای تهیه این ماسک، ابتدا سفیداب را به‌طور کامل پودر کنید تا بافتی نرم و یکنواخت به دست آید. سپس مقداری عسل به این پودر اضافه کنید که خواص مرطوب‌کنندگی و ضدباکتریایی دارد.

 ترکیب حاصل را به خوبی هم بزنید تا یک خمیر همگن و نرم به دست آید. این خمیر را به آرامی بر روی پوست صورت خود بمالید و از تماس آن با نواحی حساس دوری کنید. پس از گذشت پانزده دقیقه، ماسک را با آب سرد و یک لیف نرم به آرامی از روی صورت خود جدا کنید.

برای دستیابی به بهترین نتیجه، این ماسک را حداقل یک یا دو بار در هفته استفاده کنید. با این روش، می‌توانید به تدریج لک‌ های صورت خود را کاهش دهید و پوستی روشن‌ تر و شاداب‌ تر داشته باشید.

لغت نامه دهخدا

( سفیدآب ) سفیدآب. [ س َ / س ِ ] ( اِ مرکب ) سرب سوخته و آن را بعضی سفیده کاشقری گویند. ظاهراً صحیح سفیده کاسه گری است.چرا که اکثر بکار کاسه گران و نقاشان و مرهم سازان می آید. ( غیاث ) ( آنندراج ). اسفیداج. ( تحفه حکیم مؤمن ). آبی ممزوج با ماده خشک سپیدی است که بهمین منظوربکار برند. ( یادداشت مؤلف ). || گرد سپیدی که زنان بر روی مالند. ( ناظم الاطباء ):
او بر رخ سیاه سفیدآب میکند
من بر سر سفید سیاه آب میکنم.خاقانی.- سفیدآب ِ سرب؛ مخلوطی است ازکربنات و ئیدرات سرب بفرمول 2( OH )Pb1 2Co3.
- سفیدآب ِ قلع؛ یکی از رنگهای جسمی است که برای نقاشی روی قلمدان و جلد کتاب و رحل قرآن و اوراق آس و غیره بکار میرفته. این رنگ از رنگهای غیرشفاف و حاجب ماوراء است و بجای رنگ سفید استعمال میشود. ( فرهنگ فارسی معین ).
|| گردی است سفیدرنگ که با آب و روغنهای نباتی مانند روغن کتان و بزرک و غیره رنگ سفید پوشاننده ای میدهد و میتوان با افزودن رنگهای دیگر از آن رنگهای مختلف تهیه کرد، ولی چون بر اثر ئیدروژن سولفوره هوا سیاه میگردد و سمیت آن نیز زیاد است تهیه و استعمال آن در برخی از کشورها منع شده است. سفیدآب شیخ. ( فرهنگ فارسی معین ).
سفیدآب. [ س َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان خورشی رستم بخش شاهرود شهرستان هروآباد دارای 219 تن سکنه و آب آن از چشمه است. محصصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
سفیدآب. [ س ِ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان رودبار بخش معلم کلایه شهرستان قزوین، دارای 162 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

فرهنگ معین

( ~. ) (اِمر. ) ۱ - پودر سفیدی که زنان به صورت خود مالند. ۲ - گرد سفیدی که از بعضی مواد گرفته می شود و در نقاشی مورد استفاده قرار می گیرد.
سفیداب
سفیداب

جملاتی از کلمه سفیداب

عشق بیکار نشیند که ز اعجاز نظر تشنه خون نمک گشته سفیداب آنجا
ز تنگی سوده گشت از بس به گرداب گهر شد در صدف همچون سفیداب
آب سفیداب (کاشان)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان کاشان در استان اصفهان ایران است.
چنان زمانه کمر در شکست پاکان بست که در صدف چو سفیداب کرد گوهر را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم