زندگی کردن

زندگی کردن به معنای انجام فعالیت‌های مرتبط با موجودات زنده است، از جمله سوخت و ساز و رشد و نمو. همچنین به معنای گذراندن عمر و تجربه کردن زندگی است. زندگی جنبه‌ای از وجود است که شامل فرآیندها، اعمال و واکنش‌هایی مانند تولید مثل و متابولیسم می‌باشد. تفاوت اصلی بین زندگی و مرگ در این است که زندگی برای رشد فیزیکی و آگاهانه خود نیاز به مصرف انرژی دارد. زندگی به معنای رشد و در نهایت مرگ است، به این معنا که تولید مثل و آگاهی آن متوقف می‌شود. به عنوان مثال، آیا می‌توانیم بگوییم ویروس‌ها زنده‌اند؟ بله، تا حدی که به محرک‌ها واکنش نشان می‌دهند؛ اما به طور کلی زنده محسوب می‌شوند، زیرا قادر به تکثیر و رشد هستند. در مقابل، کامپیوترها زنده نیستند، زیرا هرچند ممکن است قادر به پردازش اطلاعات باشند، اما از نظر بیولوژیکی رشد نمی‌کنند و تولید مثل نمی‌کنند. بنابراین، شناخت به تنهایی نمی‌تواند زندگی را تعریف کند؛ زیرا مرگ مانع از تکثیر و تکامل می‌شود و تنها به موجودات زنده مربوط است.

ویکی واژه

زندگی‌کردن
دارا بودن فعالیت‌های متعلق به موجود زنده، مانند سوخت‌وساز، رشدونمو.
گذراندن عمر، بسر بردن، زندگانی کردن.

جملاتی از کلمه زندگی کردن

که مرا مرگ خوشتر از آنک این چنین با تو زندگی کردن
که مرا مرگ خوشترست ازانک اینچنین بیتو زندگی کردن
زندگی کردن بجان زیبنده نیست جز بجانان زنده بودن زنده نیست