فعل مرکب یار کردن در ادبیات فارسی، با معانی عمیق همراهسازی، قرین ساختن، موافقت نمودن و ایجاد یگانگی و همدلی به کار رفته است. این عبارت فراتر از صرف همقدمی است و بیانگر ایجاد یک پیوند ساختاری یا فکری میان دو یا چند عنصر یا فرد است؛ به گونهای که در جهت یک هدف مشترک، هماهنگی و همراستایی برقرار شود. در سطح مفهومی، یار کردن مستلزم همسویی ارادی و پذیرش همراهی متقابل است که میتواند در زمینههای مختلف از همکاریهای ساده تا اتحادهای راهبردی نمود یابد.
در متون تاریخی و ادبی، این اصطلاح به ویژه برای توصیف فرآیند جلب حمایت یا همپیمان ساختن اشخاص به منظور تحقق مقاصد خاص به کار رفته است. به عنوان مثال، در بخشی از ترجمه طبری بلعمی مشاهده میشود که چگونه گروهی، فردی دیگر را یار کردند تا در تدبیر و اجرای نقشهای شریک و همداستان سازند. این کاربرد نشان میدهد که یار کردن میتواند جنبهای از توطئه یا ائتلافسازی را نیز در بر گیرد که در آن، اتحاد بر اساس منافع یا اهداف مشترک شکل میگیرد و طرفین به صورت رسمی و داوطلبانه یکدیگر را در این امر همراه میسازند.