گلرنگ

گلرنگ، که به نام علمی Carthamus tinctorius شناخته می‌شود، گیاهی از خانواده کاسنی‌هاست. این گیاه عمدتاً به خاطر دانه‌های روغنی‌اش کشت می‌شود. روغن گلرنگ به دلیل داشتن اسیدهای چرب غیر اشباع، در صنایع غذایی و دارویی کاربرد دارد. همچنین، گلرنگ به عنوان رنگ‌دهنده طبیعی نیز استفاده می‌شود و در تولید رنگ‌های طبیعی برای مواد غذایی و پارچه‌ها به کار می‌رود. کشت آن به شرایط خاصی نیاز دارد. این گیاه به خاک‌های سبک و خوب زهکشی شده ترجیح داده می‌شود و در مناطق با آب و هوای گرم و خشک رشد بهتری دارد. کاشت دانه‌های گلرنگ معمولاً در اوایل بهار انجام می‌شود و نیاز به آبیاری منظم دارد. رعایت فاصله مناسب بین بوته‌ها و کنترل علف‌های هرز از عوامل مهم در افزایش عملکرد این گیاه به شمار می‌آید.

لغت نامه دهخدا

گلرنگ. [ گ ُرَ ] ( ص مرکب ) به رنگ گل. سرخ رنگ. سرخ

فرهنگ معین

(گُ. رَ ) (ص مر. ) به رنگ گل، سرخ رنگ.

فرهنگ عمید

به رنگ گل، هم رنگ گل سرخ، گل فام.

فرهنگ فارسی

لقبی است اسب رستم را ( گلرخش ): [ سرش تیز شد کینه و جنگ را به آب اندر افکند گلرنگ را. ] ( فردوسی )
برنگ گل ( سرخ ) احمر: تا بیاقوت تنک رنگ بماند گل سرخ تا به بیجاد. گلرنگ بماند گل نار... ( فرخی ) یا پیر گلرنگ حافظ گوید: پیر گلرنگ من اندر حق از رق پوشان رخصت خبث نداد ارنه حکایتها بود. ( حافظ ) مرحوم دهخدا در حاشی. دیوان حافظ چاپ قزوینی در مورد گلرنگ نوشته اند: بگمان من یکرنگ است: غلام همت دردی کشان یکرنگم نه آن گروه که از رق لباس و دل سیهند. ( حافظ ) با وجود تقابل یکرنگ و ازرق لباس درین بیت و تقابل گلرنگ و ازرق پوش در بیت قبل چون نسخ قدیم و معتبر پیر گلرنگ دارند همان را باید معتبر دانست. از سوی دیگر گلرنگ را حافظ در جا های دیگر نیز آورده: دختری شبگرد تند تلخ گلرنگست و مست گر بیابیدش بسوی خان. حافظ برید. ( حافظ ) باده ای گلرنگ تلخ تیز خوشخوار سبک نقلش از لعل نگار و نقلش از یاقوت خام. ( حافظ ) درین موارد گلرنگ صفت باده و می است و بهمین مناسبت در بیت مورد بحث نیز بعضی پیر گلرنگ را پیر می فروش دانسته اند ولی استعمال گلرنگ درین ابیات ناقض آن نیست که این ترکیب در موارد دیگر مفهومی دیگر داشته باشد. برخی نیز گلرنگ را کنایه از صراحت و یکی بودن ظاهر و باطن محسوب کنند و پیر گلرنگ را پیر بی تزویر و صریح دانند. درینجا باید یاد آور شد که رنگ سرخ در طریقت ( مخصوصا روز بهانیه ) اهمیتی خاص دارد و شیخ روزبهان خود نیز به گل سرخ توجه خاص داشته. طبق قول سودی مفسر دیوان حافظ بنقل از مناقب خواجه گلرنگ لقب عطار مرشد حافظ است.
گل کاجیره کاچیره کازیره گل عصفر

فرهنگ اسم ها

اسم: گلرنگ (دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن، گل) (تلفظ: gol rang) (فارسی: گلرنگ) (انگلیسی: gol rang)
معنی: به رنگ گل، هم رنگ گل سرخ، گل فام، ( مجاز ) زیبارو، گلِ رنگ، به رنگ گل سرخ، سرخ

دانشنامه آزاد فارسی

گیاهان متعلق به جنس Carthamus از تیرۀ کاسنی (مرکبان). گونۀ معروف این جنس، C. tinctorius است. این گیاه، یک ساله یا دوساله، با ساقه ای به ارتفاع ۶۰ سانتی متر، برگ های دندانه دار و خاردار و گل های لوله ای زرد مایل به قرمز و نارنجی شونده است. ظاهراً منشأ اولیۀ آن در عربستان بوده است. از گل های لوله ای این گیاه، دو ماده، یکی زردرنگ و دیگری قرمزرنگ به نام کارتامین می گیرند که در رنگرزی کاربرد دارند. این گونه و برخی گونه های دیگر این جنس، خواص دارویی نیز دارند. از گلرنگ برای تولید زعفران تقلبی استفاده می کنند. گونه C. tinctorius را در فارسی، کافشه و کاجیره و در عربی قُرطم می نامند.

ویکی واژه

به رنگ گل، سرخ رنگ.

جملاتی از کلمه گلرنگ

چهره گلرنگ آن سرو روان خارم نهاد تا مرا صد خار در چشم روان آمد پدید
می گلرنگ در جام طرب کرد به مستی هوشیاری را ادب کرد
ساقی از آن باده گلرنگ ده بر سر من دانش و فرهنگ ده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم