گسیل کردن

گسیل کردن به معنای ارسال یا فرستادن چیزی به سمت مقصدی خاص است. این واژه در زمینه‌های مختلفی مانند ارسال پیام، کالا یا اطلاعات به کار می‌رود.

به عنوان مثال، در ادبیات، شاعر می‌تواند شخصیتی را برای انجام مأموریتی خاص به سفر گسیل کند تا تجارب جدیدی را کسب کند و داستانی تازه را رقم بزند.

همچنین در داستان‌های تاریخی، ممکن است یک پادشاه فردی را برای مذاکره با دشمنانش گسیل کند تا صلحی برقرار سازد.

این واژه نشان‌دهنده عمل انتقال و ارسال است و می‌تواند در زمینه‌های مختلف اجتماعی و ادبی به کار رود.

لغت نامه دهخدا

گسیل کردن. [ گ ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) گسی کردن.فرستادن. روانه کردن. ارسال: هشام بر دست خویش لوا بربست سعید را و سی هزار مرد بگزید از مردان مرد و روزی دادشان و گسیل کرد با سعید. ( ترجمه تاریخ طبری بلعمی ). و پس از گسیل کردن ایشان امیر عضدالدوله یوسف را گفت... ( تاریخ بیهقی ). گسیل کرد رسولی سوی برادر خویش پیام داد به لطف، و لطف نمود. ( تاریخ بیهقی ). دیگر روز رضا علیه السلام را گسیل کرد [ طاهر ] با کرامت بسیاری وی را تا به مرو آوردند. ( تاریخ بیهقی ). و چون بخواستیم رفت ما را به انعام و اکرام به راه دریا گسیل کرد. ( سفرنامه ناصرخسرو ). و چون این دو کس بازآمدند از کشتن هرمز، اپرویز زنان و ثَقَل را گسیل کرده بود.

فرهنگ معین

( ~. کَ دَ ) (مص م. ) فرستادن، روانه کردن.

جملاتی از کلمه گسیل کردن

و بونصر بازگشت که سخت بسیار رنج دیده بود از گسیل کردن نامه‌های فتح و مبشّران. و مرا نوبت بود بدیوان رسالت مقام کردم. فرّاش آمد و مرا بخواند، با دوات و کاغذ پیش رفتم پیش تخت، اشارت کرد نشستن‌، بنشستم. گفت: بنویس آنچه میباید که از آمل و طبرستان حاصل شود و آنرا بوسهل اسمعیل‌ حاصل گرداند.

و پس از گسیل کردن رسول امیر از سپاهان حرکت کرد با نشاط و نصرت، پنج روز باقی مانده بود از جمادی الاخری‌ برطرف ری؛ چون بشهر ری رسید، مردمان آنجا خبر یافته بودند و تکلّفی‌ کرده و شهر را آذین‌ بسته بودند آذینی از حدّ و اندازه گذشته‌.

«وَ لَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهازِهِمْ» چون ایشان را بساخت گسیل کردن را، «قالَ ائْتُونِی بِأَخٍ لَکُمْ مِنْ أَبِیکُمْ» گفت آن برادر هم پدر خویش بر من آرید، «أَ لا تَرَوْنَ» نمی‌بینید، «أَنِّی أُوفِی الْکَیْلَ» که من بهره حاضر کیل او تمام می‌سپارم، «وَ أَنَا خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ (۵۹)» و نیک میزبانی من نمی‌بینید.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم